icon
به حرمت و شرف لا اله الا الله! :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

به حرمت و شرف لا اله الا الله!

سه شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۰۹ ب.ظ




شب شده و تو آرام روی تخت دراز کشیده ای، بدن خسته ات را رها کرده ای رو تخت و منتظری که خواب بیاد و چشمانت را برباید.

مثل لواشک پهن شده روی سینی در معرض آفتاب، خودت را پهن کرده ای روی تخت در مقابل بارش نور مهتاب.


بدنت از خستگی دیگر از کار افتاده، حتی توان نداری که بلند شوی و حداقل پتو را برای خواب کنار بزنی، ولی با این همه ذهنت هنوز پرتوان مشغول است. بعد از یکسری افکار بی قاعده، ذهنت یک راست می رود سر اصل مطلب. شروع میکنی از صبح تا همین لحظه را به یاد می آوری و به نوعی چرتکه می اندازی!


از صبح شروع میکنی که نمازت قضا شد،به سرعت از روی این موضوع رد میشوی چون این دیگر کار هر روزه ات شده بنابراین از دانه های چرتکه ذهنت یک دانه کم را کم میکنی. بعد میرسی بع ابتدای صبح که عنق بودی و بد اخلاق. و بعد از آن میرسی به ظهر که دروغ گفتی و بعد هم میرسی به.... .


سریع حساب و کتاب را تمام میکنی، با خودت میگویی اگر همین طور پیش برود در آخرش غالب تهی میکنم. سود که نداشتی هیچ، همه را بدهکاری.

ذهنت میرود به دنبال عقوبت و جزا و مرگ.

و مرگ ...

این تابوی ذهنی تو. این ترس همیشگی!

در ذهنت به این فکر میکنی که مرگ همیشه در انتظار توست و این جمله معروف به ذهنت متواتر میشود که ((هیچ کس از یک دقیقه خودش نیز باخبر نیست)).

مغز کوچکت گنجایش فهم این مورد را ندارد، بنابراین مثل عادت همیشه شروع به تمسخر موضوع میکند.

چشمهایت را میبندی و بعد از یک دقیقه باز میکنی و بعد به خودت میگویی، من که هنوز زنده ام!   بعد این بار بعد دو دقیقه چشم هایت را باز میکنی و بازهم زنده ای ، چندبار این کار را تکرار میکنی و بعد از آن یک لبخند از سر رضایت میزنی. دور و اطرافت را هم خوب برانداز میکنی، خبری از فرشته مرگ نیست.

آرام چشم هایت را میبندی که شروع به خواب کنی. در همین بین ناگهان صدای ناله بلندی از خانه روبرویی میشنوی اما محل نمی گذاری، این روزها از این جور ناله ها در شهر زیاد است. و به خواب میروی!


صبح شده و صدای گوش خراش، باند و بلندگوها،کل حجم ظرفیت گوشت را در بر میگیرد. از شدت صدا از  خواب بلند میشوی، هنوز منگ خوابی ولی صداها را خوب تشخیص میدهی. صدا، صدای الرحمان و روضه است.

سریع خودت را به پشت پنجره اتاقت می رسانی. داخل کوچه پر شده از یکسری آدم سیاه پوش به همراه چند پلاکادر مشکی که به دیوار خانه روبرویی آویزان شده.

همسایه رو به رویی مرده!!!

چند دقیقه بهد تو از کادر پنجره اتاقت شاهد نوای لا اله الا الله و نشیع جنازه ای.


               تا به حال اینقدر مرگ را نزدیک خودت حس نکرده بودی!//bayanbox.ir/id/7471728125236775314?view

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۲۸
مسیح

نظرات (۳۲)

۲۸ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۲۴ با خود مرا تا اوج بر
اگه قرار بود با یه مردن ، آدم بشیم که خدا این همه آدمو نمی کشت!
من خودم جون کندن یکی رو دیدم وقتی داشت جون می داد حیوونا و مرغ و خروسا خیلی داد و فریاد می کردن داداشم میگفت حیوونا عزرائیل رو می بینن
خدا میدونه چقد ترسیده بود
فاتحه.
پاسخ:
من کمی تا قسمتی متوجه کامنتتون نشدم!
خدا این همه آدم رو کشته؟؟!    :؟

کاش همه حساب و کتاب ها همینا باشه اتفاقا اصلا یاد این چیزا نمی افتیم ... به فلانی چقد پول دادیم چقد پول از فلانی گرفتیم ... چقد سود کردیم ...

همش حساب این دنیاست ...

هیچ موجودی بیعارتر از آدمیزاد ندیدم ...

پاسخ:
و ایت قصه تلخ زندگی همه ماست!
الفاتحه
سلام
او خواهد آمد ...
baran313.blog.ir
پاسخ:
ممون که باعث تسلای خاطر ما میشید.
تو شادیاتون جبران کنیم.
۲۹ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۷ محمدرضا محمودی
برای شادی روح مرحوم سیب زمینی ی صلوات "جلیل ی" عنایت فرمایید...
-------------------------
خدا بیامرزدت. :(

پاسخ:
با تشکر از خانواده های محترم X . Y و خانواده ی نمیکت و آقای رجبی!

ضیافت شامی ترتیب داده شده، پایین تر از کوچه سوم به طرف خیابون پنجم!
۲۹ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۳۵ محمدرضا محمودی
سلام ب سیب زمینی خودم.
احوال شما؟؟؟
ممنون ک ب بنده سر زدید.نظر لطفتونه.چشماتون زیبا میبینه.
********************************************
درمورد این مطلب 
1:کمی غلط املایی داشت.. (البته با عرض معذرت)
2:متن خیلی خوبی بود و قابل تامل.
************************
هروقت یاد مرگ می افتم شرمنده خودم میشم.
هیچوقت باور نمیکنم ک قراره منم بمیرم.
اما میدونم ک میمیرم.راه رفتنیو باید رفت...
هعی...
خداکنه فقط اون دنیا مادرسادات حواسش ب ماهم باشه.
******************************
ممنون.کمی متفاوت بود.
حق یارت..


پاسخ:
سلام به نمیکت عزیزم!
همه جا قالبتون داره بیان میکنه! حالا چی رو الله اعلم!
*****************************************
یکی از تفریحات سالم مخاطبین این وب پیدا کردن غلط املاییه! یه چیزی مثل جدول کلمات متقاطع!

این شماره 2 متنتون با اون آخریه نسبتی دارن؟ مثلا از پدر جدا و از مادر سوا؟؟!
*****************************************
مادر سادات! دلش خون از دست من!
*****************************
مرگ همیشه متفاوت!
حق یارت!
آدم بمیره ولی به روحانی رای نده .
پسرم همه حاصلم بیا و یکم دست از این نوشتن بردار .
بیا یکم سیاسی بنویس تا این 4سال عذاب اللهی زود تر بگذره.
غلط املایی هات رو هم درست کن.
به فرموده شما قالب رو عوض کردم منتظرتم .
پاسخ:
یاردلدار عزیزم! قارداش من!
یک اینکه به رای مردم توهین نکن! اشون منتخب مردمه هرچند ما بهش رای نداده باشیم!
دو: این وبلاگ رو زیاد سیاسی نخواهم کرد به هیچ عنوان! مرگ از آقای روحانی مهم تره! یه خورده به آخرتت برس!
سه: همینطور که به باقی دوستان نیز گفتم، یکی از تفریحات سالم مخاطبین این وب پیدا کردن غلط املایی! من این تفریح سالم رو از مخاطبین نمی گیرم!
جهار: قالبت خوبه ولی تگ هات نامنظم درستش کن!
پنج: چطوری عزیزم؟ دلم برات تنگ شده؟؟! 
این چقدر ترسناکه که وقتی داری به مرگ فکر میکنی، مرگ نزدیکت باشه...
این پست واقعا ترسناکه...
پاسخ:
ترس ناک تر اینه که بهش فکر نکنی، و وقتی میاد سراغت کارنامت سیاه تر از سیاه باشه!

۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۱۰ جهاد فرهنگی
خدا رحم کنه...
ولی افسوس که با این پستا هم آدم بشو نیستیم...
بعد از پایان پست که حداقل باید یه تشری به خودم میزدم به سادگی از آن گذشتم و گفتم بعد از جنگ و دعواها و بزن بزن های سیاسی پست متفاوت و خوبی بود!!!
.
.
.
نکند روزی چشم باز کنیم و ببینیم که چند متر اون وَر تر چندنفری سر یه تابوت رو گرفتن و دارن اون بدن مبارکمون را میبرن طرف غسال خونه و ما هنــــــــــــوز هیچ کاری نکرده باشیم.
پاسخ:
بله افسوس!
.
.
.
ترس ما هم از همینه!
سلام.ممنون از ارسال پرمحتوای شما.طبق معمول قلم خوبی رو برای یادآوری مرگ انتخاب کردید.خدا خیرتون بده.


التماس دعای فراوان
پاسخ:
علیکم السلام!

ممنون! حسن نظر شما قابل تحسین!

التماس دعا!
۳۰ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۲۹ مــــــیخــــواهم با تو باشـــــــــمـ
لا إله الا  الله...فاتحه...:))))))
حالا این سیب زمینی فحشه یا مدحه؟
پاسخ:
سلام به شما

برای چی فحش؟

راستی یادم رفت بگم خدا بیامرزدتت ... انشاالله همنشین ائمه اطهار باشی اون دنیا ... آلفاتحه ...

من یه بار موقعی که به مرگ خیلی نزدیک شده بودم ... همون موقعی که نفسم بالا نمی آمد تو خلسه ای عمیق فرو رفتم و دقیقا مراسم کفن دفن و تعزیه خودم رو تصور میکردم و با خودم فک میکردم ممکنه کی از مرگ من ناراحت شه ... به این میگن کمبود محبت شدید :D

پاسخ:
همنشین اعضای جهنم دعای گوی شما خواهیم بود!
بله، قطعا خیلی ها ناراحت میشن! ولی مسئله مهم تر اینه که آیا خودتون خوشحالید، یا به خاطر عدم اضافه بار معنوی پشیمون؟؟!
۳۰ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۴۸ مــــــیخــــواهم با تو باشـــــــــمـ
گاهی وقتا یه فحشه!!!...نشنیدین به بعضیا می گن سیب زمینی!!
پاسخ:
درسته!

شما یه نگاه به شعار وبلاگ بندازین! متوجه میشین!
گر طالب فیضی یه بیا چنداتا از مناجات های دکتر چمران رو گذاشتم بردار ببر .
پاسخ:
یاعلی!

وبلاگ رو کردی فیضیه؟ داداش فیضی؟

چشم برا دکتر با سر میام!
۳۱ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۰۷ حسین علیمحمدی
جالب بود
چندین بار از این جور اتفاقات برام پیش اومده.
انقدر دور و برم از دنیا رفتن که بعضی وقتا حس میکردم نفر بعدی من هستم.
ما اکثر العبر و اقل الاعتبار...
پاسخ:
و واقعا هم نفر بعدی ما هستیم!
سلام
باز این آدم انقدر منصف بود با همه بی خیالی هاش
موقع حساب کتاب بدی هاش یادش میومده
ما که هر شب با سیل عظیمی از کارهای خوب مواجه میشم و بدی هام رو نمیبینم برعکس بدی های دیگران...
منو خیلی بیشتر به فکر فرو بردید هرچند که دارم روی این قضیه کار میکنم طراحی پوستر باموضوع محاسبه اعمال و  با استناد به حدیث معروف امام موسی کاظم (ع)
ان شاءالله از فرصت هایی که خدا بهمون میده درست استفاده کنیم
یا علی بگیمو عوض بشیم
پخته بشم...
پاسخ:
علیکم السلام به شما دوست گرامی!!
بنده به شخصه از دیدن آثار شما نهایت لذت رو میبرم! بسیار با ظرافت!

برای پخته شدنم هم حواستون به درجه حرارت آب باشه! کم کم پخته شین! نشه که یکدفعه بسوزین!

یاعلی!
سلام

عرض کنم همچین گفتید یه مدت نیستید! ما روی سال و ماه حساب باز کرده بودیم! البته خوشحالیم الان مجددا زیارتتون می کنیم!
:)

کلاً خوب هستید؟! رفتید تو کار مرگ؟! نگرانمون نکنید!
|:
پاسخ:
علیکم السلام!

خانوم ما که نوشتیم یا یک روز یا چند موقع بعد!
از الان دیگه وقت این تعطیلی ها نیست!

به قول یکی از دوستان اصل حال ما خوبه! البته تقلبیش هم به همون قیمت هست که صرف نداره نخرین!!
ما نمیریم تو کار مرگ! مرگ یه دفعه میاد تو کار ما!

حاسبوا قبل ....!

سلام علیکم

مرگ چیزیه که خیلی از ماها باور قلبی و یقینی بهش نداریم و فکر می کنیم فقطبرای دیگرانه .... و این خیلی خطرناکه .... باید همه حساب و کتابامون و ردیف کنیم تا دغدغه ای مثل مرگ که هیچ بازگشتی نداره نداشته باشیم .....

(یک غلط املایی تابلو نوشتن بع (به) بود که شکل صدای ببعی نوشته شده.... و بعدی در اعلامیه است بدین وسیله این شکلیه نه جدا از هم تسلی هم این شکلیه اون که شما نوشتید مقاومت الکتریکیه توی فیزیکt tesla و یه عالمه غلط دیگه ) اول شدم جایزه هم ماله خودمه .....

پاسخ:
علیکم السلام!

قبول نیست شما متن رو خوندید!!
جایزه به شما تعلق نمیگیره!
معلومه دستی هم بر آتش فیزیک دارید، یادهمه مقاومت الکتریکی اهم بود!
نمره هاتون هم مبارکه!
بسم الله

سلام
الهی ! هر کس از مرگ می ترسد، از خودش می ترسد.

یکی از دوستان هم در کامنت های بالا جالب گفتن:
بی عار تر از آدمیزاد ندیدم

چند دقیقه بهد(بعد) تو از کادر پنجره
آخرش غالب(قالب) تهی میکنم

موفق باشید
مگه میشه متن و نخوند و جواب داد ..... شما دارید میزنید زیر جایزه گفته باشم ....( جایزه ماله منه...)
پاسخ:
نه دیگه! اگه نخوندخ میگفتین جایزه داشت!

حالا موردی نیست! بنده 10 صلوات برای هر نیتی که خودتون صلاح میدونید می فرستم به نیت شما! اینم جایزه ما!
۰۱ تیر ۹۲ ، ۲۳:۰۷ آخرین کولی

سلام ممیز. خوبی؟ میگم خبری ازت نیست پس بگو مُردی؟!

 

پاسخ:
علیکم سلام به شما

حالا به این صراحتی که شما گفتین نه! ولی ما جماعت بنی آدم کوفی صفت! مدت هاست که مرده ایم و فاتحه خوان خود شده ایم!

بله، اینگونه است!

عید شما مبارک، التماس دعا.
۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۰:۰۹ یار دلدار
آخه تعطیل آدم یه همچین نظری رو میزاره برای عموم ؟
تو واقعا یا .... هستی یا ... هستی جدا .
نزار اسنادش رو افشا کنم کجاها با کی میری ها!!!!!
پاسخ:
آقا خب خصوصی بزار! بعد هم بزار بقیه بخونن، بفهمن!

آقا بگو، بگو من ترسی ندارم!
یعنی شما خبرنگار کلا هیچ بویی از انسانیت نبردین .
پاسخ:
نزار بگم بچه ها آیدیت رو رو کنن همه بقمن که تو همون .... هستی که نظر میذاری!  :)

بگم..!

چرا انسانیت نداریم دیدبان جون؟
کلا پاپاراتزی بازی رو دوست داری آره؟
آخه سیب زمینی یکم IQداشته باش همه حرف های خصوصی رو که نباید در معرض دید عموم بزاری .
اینجا ایتالیا نیست که ایران .
پاسخ:
بیا بابا!
پاک کردم! یه جوری صحبت میکنه انگار پروژه کلیدهای جادویی آقای روحانی رو افشا کرده!
آفرین .
آقا ما رو چه به کار روحانی داریم ؟
ایشون خیلی هم خوبن خیلی هم عالی .
اصلا خوب شد که شد رئیس جمهور .
پاسخ:
مچکریم روحانی!
۰۲ تیر ۹۲ ، ۱۸:۳۵ نسیم انتظار
سلام.
مطلب زیبا و تاثیر گذاری بود.
موفق باشید
سلام و عرض تبریک.
آمدم.
خواندم.
فوق العاده لذّت بردم و بلافاصله لینک کردم.
از اینجا هم به نیمکت رسیدم و همین اتّفاقها تکرار شد.
برای تمام رزمندگان عرصۀ سایبر و افسران جنگ نرم با تمام وجود آرزوی توفیق روزافزون دارم.
می خواستم دربارۀ غلط های املایی چیزی بگم که دیدم جزو سرگرمی های اینجاست! پس زبان در کام کشیدم و به ترک ناشایست بگفتم!!
التماس دعا.
سیب زمینی 150تومن نبود ؟
پاسخ:
هار هار هار!
سلام
بروزم
پاسخ:
علیکم السلام
چشم
بازهم قلمتون غافلگیرانه است...حس طعم تلخ مرگ یا شایدم شیرین...حقیقته غیر قابل انکاره
در پی توجهات شیوا خانوم بنده هم جسارت میکنم:
نشیع جنازه ای.
تشیع جنازه ای

پاسخ:
بازهم بنده رو مورد لطف خودتون قرار دادین! ممنون از حسن نظر شما!
بله پ ن 1 رو برای همین موضوع قرار دادم!
۰۵ تیر ۹۲ ، ۱۹:۰۲ محمدرضا محمودی
شهید مظلوم...
http://nimkat.blog.ir/post/69
۱۱ تیر ۹۲ ، ۲۲:۵۴ فرزند آدم
کاش همین حساب کتابه رو بکنیم حداقل..
دوس داشتیدبه وبم سر بزنید تبادل لینک کنیم
پاسخ:
سر زدیم ممنون!
سخته که مادربزرگت فوت کنه
بیارنش خونه
ولی تو نتونی بری جلو
تو بهشت زهرا ، سالن تطهیر نتونی بری جلو و برای آخرین بار ببینیش
سخته ... سخت! ! ! 
پاسخ:
واقعا سخته!

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی