icon
من فاطمه نیستم! :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

من فاطمه نیستم!

شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۴۹ ب.ظ


در خانه فاطمه صدایش میکردند.
 ناراحت بود
 میگفت: دیگر فاطمه صدایم نکنید.

 یکجای دیگر هم راضی نبود به نامی صدایش بزنند.
 گفت : دیگر مرا ام البنین نخوانید.





 بهشت زهرا فروردین 93


پ ن 1:
التماس دعا

پ ن 2:
بهشت زهرا بروید.  قطعه سرداران بی پلاک

پ ن 3:
خدایا مرا حفظ کن، بی جنبه ام

نظرات (۳)

سلام

در نزدیکی مزار شهید سید مجتی علمدار دو تا شهید گمنام هستن
خانومی میگفت:
خواب دیده بود بر سر مزار سید، شخصی هست که گفته بود وقتی میاین اینجا دو تا اونطرف تر هم فاتح بخونید برای ما( نقل به مضمون)

التماس دعا
پاسخ:
علیکم السلام

منظورشون چی بوده؟
یعنی انگار یکی از شهیدای گمنام در خواب بهشون گفته بود به ما هم سر بزنید 

به جمله اولم توجه نکردین!!! شایدم من بد نوشتم
شهید های گمنام که در همسایگی شهید علمدار هستن

آخه شهید علمدار خیلی زائر داره 
پاسخ:
آها! بله درسته
توجه نکرده بودم!
الله اکبر
امان از غفلت  ... 
بیست و اندی سال ساکن پایتختم و هفته قبل برای بار اول در طول این عمر بی حاصل غروبای پنج شنبه گلزار شهدای تهران را نظاره کردم ... 
قطعه سرداران بی پلاک ؛ انگار گم شده ات را آنجا پیدا میکنی!


پاسخ:
برای اولین بار؟

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی