ما قهر کرده ایم...
قهر کرده بود
و بساطش را زده بود زیر بقلش و در سرمای هوا بیرون دفتر نقاشی را به راه کرده بود و نقاشی میکشید
هیچ ناز کشیدنی هم جواب نمیداد
و تنها شرط بازگشتش این بود که پدرش بیاید و با او به خانه برگردد
میخواهم بگویم
ماهم اگر قهر کنیم
و در این سوز سخت دنیا
بیرون درب های خانه هامان بنشینیم
و شرط برگشتمان را شما بگیریم
می آیید تا دستمان را بگیرید؟
ما قهر کردیم
کسی را میخواهیم که نازمان را بکشد
ما بغض داریم
کسی را میخواهیم که آراممان کند
ما درد داریم
کسی را میخواهیم تا درمانمان کند
ما کم داریم
کسی را میخواهیم که پناهمان باشد
ما
شما را
میخواهیم...
حیاط94
خواهرزاده
پ ن:
امید غریبان تنها
که البته ما نه غریب بودیم و نه تنها
به داد ما که هیچ
به داد غریبان تنها برس
به داد کسانی که فقط خدایمان را دارند
به داد کسانی که
هزار هزارشان هم اگر خون بریزند چهار ستون دنیا تکانی هم نمیخورد
به داد غریبان تنها برس
پ ن:
به داد ما برس...