icon
پرده.. :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

پرده..

يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۰۷ ق.ظ



برداشت اول:

(مادر وارد اتاق میشود،حدود ساعت ده صبح)

_اصغر پاشو مادر ده صبحه!

(اصغر در رخت خواب چرخی میزند)

_پاشو ببینم,زشته مرد تا این ساعت بخوابه, پاشو مادر یه سری خرید دارم برو بگیر..

(دوباره چرخ میزند، مادر به سمت پرده اتاق میرود و ناگهان پرده را میکشد, حجم زیادی از نور اتاق را در مینوردد، اصغر با صدای ناله ای چشمانش را باز میکند)

برداشت دوم:

(پدر جلوتر و مادر پست سر پدر درحال راه رفتن سریع در راهرو های بیمارستان هستند, پدر جلوی میز پرستار میرسد و میگوید)

_اصغر قدرتی! اصغر قدرتی!

+اصغر قدرتی چی حاج آقا؟

_اصغر قدرتی کجاست؟

+ما لیستی نداریم پدر جان, حجم مجروح های رسیده بالاست! هنوز لیست جمع نکردیم همین راهرو برید تا ته بعد دست راست, اونجا یک نگاهی بندازید...

(پدر باز جلوتر و مادر عقب، تند تند قدم بر میدارن پیچ دست راست را رد میکنند و به یک سالن نسبتا بزرگ با مجروحین زیاد میرسند, اصغر دیده نمیشود, صدای مجروحین زیاد است، ناگهان صدایی میرسد)

_اصغر آقا زشته خجالت بکش, گلوله خوردی هیچی نگفتی یه آمپول که چیزی نیست خجالت بکش!

(اینبار مادر جلو میرود به پشت پرده اتاق تزریق که حالا اتاق عمل سرپایی شده میرسد کمی مکث میکند و ناگهان پرده را میکشد, چشمان ریز شده از درد اصغر کامل باز میشود و به مادر دوخته میشود).

برداشت سوم:

(فضای تاریکی زاویه دید ما را گرفته و اندکی بعد صدای زنی ذهن را درگیر میکند)

_ای وای...ای وای...یک هفته نیای اینجا همه چیز به هم ریخته میشه...نگاه کن نگاه کن...

(صدا نزدیک تر میشود و دستی کمی فضای سیاه را روشن میکنید و ناگهان پرده ای کنار میرود و تصویر مادر به چشم می آید)

_الهم صل علی محمد و آل محمد...سلام مادر...خوب یک هفته نبودم خوابیده بودیا...پاشو یکم باید باهم صحبت کنیم...



#شهید_اصغر_قدرتی

فرزند: نوروز

ولادت: 1347

شهادت: 66/12/24

محل شهدات: ماووت بیت المقدس

آدرس مزار:

قطعه29 ردیف78 شماره12




پ ن:

آسمان منفجر شده

بغض را نباید این قدرها هم نگه داشت...

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۰
مسیح

نظرات (۱)

۲۲ دی ۹۴ ، ۱۰:۳۱ رهرو زینبی
چقدر عالی صحنه را برای خواننده مجسم می کنید...

خداقوت...
پاسخ:
ممنون
لطف دارید

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی