icon
سلامتی زندونیای بی ملاقاتی... :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

سلامتی زندونیای بی ملاقاتی...

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۴۶ ب.ظ


.

داشتم وارد کوچه میشدم

دیدم دم مسجد روبروی مترو شلوغ است و آدم ها جمع شده اند و به داخل سرک میکشند

بعضی ها دست گل به دستند و بعضی ها گوشی به دست

هر از چند گاهی صدای صلوات هم بلند میشود

مثل اینکه کسی از بند خلاص میشد و خانواده اش او را تحویل میگرفتند..

همینکه وارد کوچه شدم

مردی ساک به دوش و کیسه به دست داشت خودش را جمع و جور میکرد که برود

تازه دوهزاریم افتاد که امروز روز آخر اعتکاف بود

دلم سوخت

برای نبودنم میانشان دلم سوخت

حس زندانیی را داشتم که از بلندگو اسم هم بندی هایش را برای آزادی صدا میکردند

و بازهم خبری برای او نبود

در دلم برایش گفتم:

بری دیگه برنگردی

و برای خودم گفتم:

سلامتی زندونیای بی ملاقاتی

نزدیکش شدم

دستی روی دوشش زدم و گفتم:

قبول باشه برادر...



سر کوچه روبروی مترو

اردیبهشت95





پ ن:

اعتکاف مثل یک دست رنگ نو و خوشگلست که به خودت بزنی..

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۰۴
مسیح

نظرات (۳)

پ.ن لفظ خیلی خوبی برای اعتکاف بود :)
ان شاءالله قسمت ما هم بشه
پاسخ:
ممنون
ان شا الله..
سلام 
امروز یه مطلب دیگه با عنوان سلامتی سربازای بی ملاقاتی خوندم از زبون دانشجوی معتکفی که کسی رو نداشت بره به دیدنش

خیلی متفاوت بود...  معتکف: زندانی از بند رها شده

یاعلی
پاسخ:
علیکم السلام
جالب هست
اگر مطلبش هست بفرمایید ادرسش رو

ممنون
قشنگ گفتید
پاسخ:
ممنون

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی