icon
فراموشت نمیکنم فراموشی... :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

فراموشت نمیکنم فراموشی...

جمعه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۲۸ ق.ظ



شاید یه روز دوباره شد

دوباره برگشتم

دوباره رفتیم پشت دوربین

اون روز که نمیدونم

برای کار بزرگ تر

برای یه حرف تازه

وقتی که دیگه لازم نباشه منت کسی روی سر باشه

و مدام به افرادی که ثابت نشدن نیاز باشه خودتو ثابت کنی

ان شا الله اون روز میرسه

خدا هر چیز رو به موقعش به ادم میده






پ ن:

پشت صحنه فیلم کوتاه فراموشی

1392

کاملا خصوصی

با پول های خودمون و قرض از خانواده ها :)

پ ن:

یهو امشب یادم افتاد

رفتم عکساش رو مرور کردم، خاطرات مرور شد

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۲۰
مسیح

نظرات (۵)

آره گاهی هر کاری می کنی خدا سرشو بالا می گیره و میگه: بچه جان! وقتش نیست 
:)
ولی دلیل بر سکون نیست، چون گاهی همین خدا دوست داره تلاشتو ببینه تا بهت چیزی بده


ان شالله به زودی کارای بعدی
منتظریم
پاسخ:
بله
همینطوره

ممنونم
ان شا الله
۲۰ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۴۷ پلڪــــ شیشـہ اے
ان شاءالله خداوند همراه تلاش هاتون باشه.
پاسخ:
اگر تلاشی باشه
خدا همراهه :)

ممنونم ان شا الله
ان شالله به زودی
پاسخ:
بله
میم ط الف :)
۲۰ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۱۴ نون.میم.واو

من تازه دیدم «فراموشی» رو. خدا خیرتون بده بابت‌ش.

قبل خوندن این پست‌تون، داشتم «قرارگاه‌های فرهنگی» رو می‌خوندم. می‌دونم که می‌دونید، امّا گفتم شاید حکمتی بوده پشت این اتفاق. تصمیم گرفتم براتون بنویسم این جملات آقا رو:

«یکی از کارهای دشمن این شد که این مجموعه‌های مومن را منزوی کند. جوان، بی‌تجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمی کشور -مثلاً در یک مرکز فرهنگی کشور- دو نفر به او اخم کردند، به او بی‌اعتنایی کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر می‌گذارد و او را کند می‌کند. یا مثلاً وقتی ببیند که در مجلات به اصطلاح ادبی و هنری کشور، چهره‌های مخالف با این روش و خط را بزرگ می‌کنند، تعریف می‌کنند؛ این جوان دلش آب می‌شود و روحیه‌اش را از دست می‌دهد. وقتی یک فیلم‌ساز اثرش را به مراکزی می‌برد که می‌توانند از او استفاده کنند و کاری کنند که بتواند کارش را ادامه دهد، اما با بی‌اعتنایی به او می‌گویند نه آقا، ما این را قبول نداریم، اینطورش را قبول نداریم. و بعد در همان حال ببیند انواع و اقسام کارهایی که از لحاظ مایه‌های هنری از کار او کمتر است، اما چون مایه اسلامی ندارد، مورد قبول آنهاست؛ این جوان به خودی خود منزوی و ناامید خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم برای این جوانان مومن و انقلابی سوخته و گداخته است. بارها تاسف خورده‌ام که چرا باید به جوانان به این خوبی بی‌اعتنایی شود. اینها هیچ چیزشان از آن کسانی که در جاهایی به عنوان هنرمند معروف شده‌اند کمتر نیست. در بسیاری از امور از آنها خیلی هم بهترند؛ اما به اینها بی‌اعتنایی می‌شود.
..امیدواریم خدای متعال به شما و جوانان مومن و خوب و صالح و سالم ما توفیق دهد و این جوانان، از نامساعد بودن بعضی از زمینه‌ها، مایوس نشوند. راه صحیح و راه انقلاب و راه انجام خدمت را ان‌شاءالله ادامه دهند و فرهنگ و هنر و ادبیات این کشور را ان‌شاءالله بارور کنند.»

پاسخ:
خیلی فراز خوبی بود، ممنونم از شما
البته شرح حال ما نبود چون خیلی مایه هنری نداشتیم
ولی ندیده بودم این فراز از صحبت ها رو متشکرم که اینجا گذاشتینش..
فقط تاریخش رو میفرمایید؟
۲۰ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۵۸ نون.میم.واو

شکسته‌نفسی می‌کنید

1371.5.21
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2630


پاسخ:
ممنونم

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی