icon
روی مرز نرده ها... :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

روی مرز نرده ها...

دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۵۳ ب.ظ



ما کار کوچکی نکردیم

بالای نرده های لانه ی جاسوسی امریکا که بودیم

احساس کردیم فرشتگان هفت آسمان نگاهمان میکنند.

به خود گفتم 

ما که اینکار را کردیم

یا از روی نرده ها به آسمان چنگ میزنیم

یا با سر می رویم به قعر جهنم.

#شهید_محسن_وزوایی





پ ن:

این جمله را بیش از صدها بار خوانده ام

چه زمانی که ناخودآگاه به یادش می افتم چه زمانی که روی دیوار لانه آن را شمرده شمرده میخوانم

این جمله در همان زمان پنجره ای رو به جلو باز کرده که همین امروز چنگ زدگان به آسمان و با سر روندگان به قعر جهنم مشخص شدند

همیشه با خودم مرور میکنم

که امروزم حاصل تلاش های همین امروز است

اما اینکه فردا چه خواهم کرد حاصل تلاش های تمام عمر است.

پ ن:

تا به حال حرفی زده اید که فکر کنید در آینده به کار کسی بیاید؟

گاهی حرف ها ذخیره آخرتند

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۷
مسیح

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی