icon
از تو کادر برو بیرون!... :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

از تو کادر برو بیرون!...

چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۶، ۰۱:۴۶ ق.ظ



+محسسن..محححسن!! بیا بیاا!

(محسن از لای جمعیت به سختی جا باز میکند و به سمت سلیم می آید)

+بیابیا ببین چشم بنداز تو ویزور، دقیقا به همین قاعده برو جلو، یه قدم عقب تر، جمعیت مدام بهم بریز که کسی ماشین رو ماسکه نکنه، بعد من حرکت کردم تو با من بیا

_بابا آقا سلیم تو این فشار جمعیت من چه خاکی به سرم بریزم؟ جمعیت منو مثل پر کاه داره میبره اینور و اونور!

+ملت دستیار تصویر دارن، من گردن شکسته هم دستیار دارم، ده آخه اون موقع که روزی ده بار میومدی دم در خونه ما گردن کج میکردی که..

_باشه بابا آقا سلیم باشه! نزن اینقدر تو سر ما این موضوع رو عححح

(محسن همانطور که دوباره به سمت خیابان برمیگردد و جمعیت را به سختی میشکافد زیر لب بد و بیراه هم نثار سلیم میکند، سلیم درحالی که چشمش را باز داخل سوراخ ویزور میکند)

+گستاخ...بچه پررو...

(ماشین از دور نمایان میشود، سیل عکاسان و فیلم برداران مثل یک موج به سمت ماشین و لبه خیابان هجوم میبرند تا جای بهتری را صاحب شوند، سلیم اما با آرامش کامل سرجای خود ایستاده و از داخل ویزور به موقعیت محسن که قرار است همه چیز را محیا کند نگاه میکند، ماشین به موقعیت نزدیک می شود، محسن با دیدن ماشین و داخل ماشین دقیقا مثل نقشه عمل میکند و با قدرت تمام جمعیت را بهم میریزد و اطرافش را خلوت میکند اما به جای اینکه فاصله خود را با سوژه حفظ کند از لای جمعیت با صورت خودش را به پنجره سمت شاگرد ماشین میکوبد و دیگر چهارچوب در را رها نمیکند، محسن غرق در دیدار شده، سلیم از شدت عصبانیت مدام سرش را بین ویزور و فضای بیرون جا به جا می کند و آن وقتی که سرش را از ویزور بلند میکند با صدای بلند فحش و ناسزا حواله محسن میکند، داخل ویزور تصویر به این شرح نقش بسته 

یک مدیوم شات عالی با تراکم‌ کم جمعیت دور ماشین و قسمت شاگرد که البته صورت محسن کامل چهره امام را ماسکه کرده

محسن دیگر بعد از  آن اتفاق از ترس هرگز پیش سلیم آفتابی نمی شود)

#قسمت_اول






پ ن:

عکس از قاسم حاج محمدی

به نمایش گذاشته شده در نمایشگاه فصل بیداری

در حوزه هنری

پ ن:

لذتی که از دیدن عکس های تاریخی میبرم با هیچ چیز دیگه ای قابل تعویض نیست

فرصت مطالعه عکس ها

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۱۸
مسیح

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی