icon
امام خمینی :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خمینی» ثبت شده است

کشتن کودک نوزاد همیشه تاریخ نماد ترس بوده
از کشتن نوزاد توسط فرعون برای نابود کردن موسی
تا کشتن علی اصغر روی دستان پدر برای جلوگیری از فرو پاشیدن لشکر
تا امروز کشتن کودک توسط صهیونیست ها در سراسر دنیا به خصوص غزه و فلسطین
این انگاره کودک کش بودن برای صهیونیست ها انگاره جدیدی نیست, آن ها سالهای سال است که کودکان را در اقسا نقاط دنیا میدزدند و میکشند و اسنادش هم در تاریخ ثبت است.
کشتن نوزاد یعنی ترس از آینده پیش رو
یعنی ترس از فروپاشی
کشتن نوزاد یعنی ما میدانیم که تا سالهای آینده روی نقشه زمین نخواهیم بود
در مقابل
تاکید رو نوزاد یعنی امید به آینده
یعنی ادامه داشتن
برای همین امام روی بچه های توی گهواره سرمایه گذاری کرد
حالا همان بچه های توی گهواره بزرگ شدند و تبدیل شدند به کابوس بلاعوض صهیونیست ها
آن ها دوست ندارند این اتفاق دوباره تکرار شود
پس
نوزاد میکشند
کودک میکشند
و شهره میشوند به
#کودک_کش

 

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۲
مسیح

چطوری پدر جان؟


_
پدر جان خودتی و هفت جدت,این صد دفه..

خب حاجی جان تسلیم تسلیم...

_
دفعه پیشم گفتم بخوای میتونیم وسط صبحگاه باهم کشتی بگیریم ببینیم کی پدر بزرگه..

بر منکرش لعنت, این اقلام مارو بده بریم جوون رعنا!

_
قبضتو بده ببینم...

(نگاهی به قبض میکند و داخل کانکس پشتیبانی میشود و با صدای بلند) میپرسد:
_
بگو ببینم تو که همش تو سنگر فرماندهی هستی, این عملیات جدیده کیه؟ چقدری آدم میبرن,از کجا میبرن؟

چشششم چشم حاج اقا,الان دو دستی تمام اطلاعات عملیاتو میدم دست شما فقط صبر کن نقشه رو در بیارم

(پیرمرد از درون کانکس یک فرچه واکس به سمت جوان پرت میکند و با لحنی شوخی جدی) میگوید:
_
متلک میندازی پدرسوخته! سنن پدرتم من!

(جوان جاخالی سریعی میدهد و با خنده کش داری) میگوید:
دیدی خودت گفتی سن پدر منی حاجی!دیدی اعتراف کردی پدر جان؟

(پیرمرد با سرعت از کانکس بیرون می آید و به سمت جوان میدود)میگوید:
_
ده وایسا اگه دستم بهت نرسه..!

(جوان چند قدمی فرار میکند و با فاصله از پیرمرد می ایستد) میگوید:
خیلی خوب خیلی خوب, بگو هوس عملیات کردم خب,چرا اینجوری میکنی؟! من صحبت میکنم با حاج مرتضی ببینم چی میشه...

(گل از گل چهره پیرمرد میشکفد و با لحنی مهربانانه) میگوید:
_
ای خدا از دهنت بشنوه خب,زودتر بگو, بیا اینجا یه ماچت بکنم بیا

(جوان با لحنی شوخ طبعانه)
نه پدرجان از شما به ما رسیده..

(پیرمرد باز سرعت میگیرد و دنبال جوان میدود و جوان فرار میکند بچه های مقر نیز زیر خنده میزنند,چند قدم بعد پیرمرد می ایستد و زیر لب با خنده) میگوید:
ولد چموش ببین چه نفسی از من گرفتا..
خدایا شکرت..





:پ ن

به یاد حبیبن مظاهر های خمینی در جبهه ها

پ ن:

تا به تصویر نیایند ابترند!

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۹:۱۷
مسیح

بعضی ها فکر میکنند

اینکه میگوییم اگر غلطی از اسراییل سر بزند با خاک یکسانش میکنیم

یا 

ما کاخ سفید را حسینیه میکنیم 

بلف میزنیم و همه اینها را محض شوخی میگوییم

باید بگویم

ما نواده های خمینی هستیم و اهل این نوع شوخی های بی نمک نیستیم

ما اسراییل را نابود میکنیم

قدس را آزاد

و کاخ سفید را حسینیه

ما متجاوز را تا جهنم تعقیب میکنیم

و استکبار را مثل شوروی به زباله دان تاریخ تبعید میکنیم

شاید شما اهل این شوخی های بی نمک باشید

اما ما نه

نشانی جدیت ما را از نوچه های استکبار در منطقه 

از ناو های غرق شده شان در خلیج فارس

از هلکوپتر ها و سربازن سوخته در طبس

از آر کی یو صد هفتاد در اسمان ایران 

از سفارت شنود در طالقانی

بپرسید

ما دیپلمات نیستیم که حرف بزنیم

سربازیم

عمل میکنیم!

ء

ء

ء

ء

پ ن:

چه کسی پدر به این دلسوزی دارد؟

پ ن:

ایرانی تر از او چه کسی دیده؟

پ ن:

غرور ملی میدانی چیست؟

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۱۶
مسیح