برداشت اول:
(نیمه شب، فضای تاریک رود با مهتاب روشن شده و صدای جریان آب و موجودات لب رودخانه محیط را پر کرده، مصطفی در آب میرود و سرش را زیر آب میکند)
+آب چطوره مصطفی؟
(در حالی که دندان هایش از سردی آب بهم میخورد ولی آن را پنهان میکند و در حال بالا و پایین رفتن)
_عاالی جعفر، ولرم ولرم
(مهدی پشت جعفر ایستاده و در حال پا کردن فین هاست، پوزخند آرامی میزند)
+خالی نبند مصطفی! جان مهدی آب چطوره؟
&عه جان منو چیکار داری؟
_ولرم ولرم کیف میکنه آدم به به به به
(سرش را دوباره زیر آب فرو میبرد، جعفر لب آب می آید و نوک فین را به آب میزند و بعد آماده میشود برای رفتن در آب، مهدی از شدت خنده لباس هایش را جلوی دهانش گرفته و بعد مهدی یک دفعه در آب فرو میرود)
+آآآآ اووووی هووو مصطفی، هوو وای سرده! مصطفییی مصطفییی سگگگ تو روحت! سگگ تو روحت تو آدم نمیشی، وااای خدا سرده!!
(مصطفی از خنده تعادل خود را از دست داده و هی توی آب فرو میرود، و مهدی حالا با صدای بلند میخندد و آماده ورود به آب می شود)
_نخند مهدی! آدم نمیشید شماها!!
&خب حالا انگار بار اولشه
.
برداشت دوم:
(قایق با جریان آب به آرامی بالا و پایین و چپ و راست میشود، داخل قایق مصطفی و جعفر و مهدی و یکی دو همراه دیگر نشسته اند)
+آره دیگه خلاصه این وضعیت پاهای یکی بود یکی نبود ما تقصیر همین مرتیکه...
@منظورت کیه؟
+همین مصطفی غیر آدم
_دکی باز گیر داد به من
+پس تقصیر عمه من بود؟ پات رفت رو تله انفجاری هممون رو به فنا دادی
&حالا یه جور میگه انگار خودش اگه جلو بود پاش گیر نمیکرد
+معلومه که نمیکرد
_ولش کن مهدی این پیر غرغرو باز شروع کرده بیا بزنیم به آب
@آب؟؟ با این وضع پا
_کاا مو غواصا ماهیی شطیم
(مهدی و مصطفی لباس ها را کم می کنند و پاها را در می آوردند و در آب میپرند)
_بحح بح به این آب بح بحح
&جعفر بپر، از کفت میره ها!
(جعفر که حالت شبه قهر دارد، سرش را برمیگرداند و بچه ها را میبیند)
+آب چطوره مهدی؟
(مهدی در آب با دست به جعفر میزند)
&عالیه اصلا تو این چند سال آب شط اینطور ندیدم به به
_بیا این دفعه من نگفتما! مهدی جونت گفت بپر بابا پیرمرد
+مهدی جان مصطفی؟
_عه عجبا!
&بپر بابا بپر
(جعفر هم لباس ها را کم میکند و پا را در می آورد و بعد آرام توی آب میپرد)
+آآآآ اووووی هووو مهدی، هوو وای سرده! مهدییی مهدی سگگگ تو روحت! سگگ تو روحت خدا لعنت کنه مصطفی این رو هممنحرف کردی!
(مهدی و مصطفی توی آب از شدت خنده در حال غرق شدن هستند)
پ ن:
یه عده هم این چند روز دست به دعا بودن بعضیا زیر میز نزنن
خدا هیچ ملتی رو خار و خفیف اجنبی نکنه