سیب زمینی شما هستید؟
دوران وبلاگ نویسی یعنی زمانی که یک مقداری از الان بچه تر بودم
با خودم عهد کرده بودم که هر شب جمعه یک پست برای بابای دنیا بگذارم
و این کار رو هم میکردم
از اونجایی که درجه اخلاص هم اون موقع بیشتر بود مطالب خوبی از آب در میومد
مثلا یکیش هم اسمش این بود:
تو که غریبی و قریب
هنوز تو آرشیو وبلاگم هست.
اما الان
تو صفحم بگردی دریغ از یک کلمه
همیشه هرچیز انگار قدیمیش بهتره
ء
ء
پ ن:
تو فضای وبلاگ نویسی فضا های خصوصی مثل اینجا بی ارزش نبود
خیلی سخت بود پیدا کردن مدیر وبلاگ ها تو فضا حقیقی, ولی وقتی میشناختنت اتفاق جالبی می افتاد
و اونم این اتفاق بود که به اسم وبلاگت صدات میزدن و خطابت میکردند
مثلا به سید مجتبی( @smojtabaa ) همین تو افتتاحیه عمار یکی از دوستان ما گفت:اندرز نامه
به همون دوست تو دنیای خارج میگفتند یاسین
و حالا فکر میکنید من رو چی خطاب میکردند؟!
بله درست حدس زدید
میگفتند:
ببخشید سیب زمینی شما هستید؟