فارسی بگو مستر...
+بگو
_بیا دفتر سفیر ببین این یارو چی میگه...
صبر کن.. اون جلو رو خلوت کنید..نزارید کسی بیاد تو....چی میگه حالا؟
+چه میدونم زبان بلدمون تویی خیر سرت!
_وایسا...محمد خط مستقیم به کجا رسید؟؟باید بیانیه رو بخونیما داره دیر میشه...کدومشون هست حالا؟
+همین یارو کل گندشون...هی میگه یو فلان یو بهمان...
_(خنده) خدایی از فقر زبان رنج میبریا!...صادق بفرست یکی رو برای اینا غذا جور کنه گرسنن
+اونا باید فارسی یاد بگیرن به من چه...حالا میای یا نه؟
_بریم...صبر کن...سلیمان من میرم یه سر دفتر سفیر حواست باشه...بریم
.
_کدومشونه؟
+همین یارو پیرهن آبیه...
_خب باشه...تو برو
.
_چی میگی مستر؟
+you....
_نه نه نه...فارسی حرف بزن مستر..من که میدونم تو بلدی مثل بلبل فارسی حرف بزنی...فارسی بگو...
+(سکوت)
_وای نه تو رو خدا...وانمود نکن که نفهمیدی چی گفتم...تو و هم دفتریات کارتون بیست و چهار ساعته شنود حرفای ما بود
+(سکوت)
_ببین من خیلی کار دارم...تا چند دقیقه دیگه باید بیانیه بخونیم و بعد از اون با آغوش باز از دوربینای بنگاه های خبری تون پذیرایی کنیم و اماده شیم تا جلوی چشم همه این پیرهن پادشاه رو دربیاریم
(از روی صندلی بلند میشود تا برود)
+دارید با دم شیر بازی میکنید!
_آها..دیدی گفتم مثل بلبل بلدی..
+کاری نکنید که به ضررتون تموم بشه
_ای بابا...تمومش کن مستر...هنوزم که توهم داری!خوب به خودت نگاه کن..موقعیتت رو درک کن..کی دستش بستس؟کی تو چنگ کیه؟
+دولت آمریکا نمیذاره شهروندش جایی اسیر کسی باشه...قبلا خیلیا امتحان کردن,جوابشون رو هم گرفتن
_من و کلی جوون دیگه بیرون این دیوارا منتظرشونیم..بگو بیان..قدمشون رو چشم..
+شماها جوونید و تو شور انقلاب,من دوست ندارم گرمی این شور رو گلوله ها سرد کنن
_خوب نگاه کن...روی سینه من عکس کیه؟این نقش رو خوب به ذهنت بسپر از امروز تا روزی چشمات سوی دیدن داشته باشه و حتی بعد از اون این تصویر و این جوونا از جلوی چشمات نمیرن
راستی بچه ها دارن یه خط مستقیم برای ارتباط با دوستات راه میندازن..بهشون میگم گوشی رو بدن بهت تا برای دوستات درد و دل کنی
دعوتشون کن به اینجا تا بیان نجاتت بدن ما ایرانیا مردم مهمون نوازی هستیم..اینجا برای همشون گلوله هست...
لانه جاسوس
آبان58
پ ن:
به زودی کار را تمام میکنیم...
پ ن:
#مرگ_بر_آمریکا