پوست و استخوان...
برداشت اول:
_مامان چرا این بچه اینقدر لاغره..
+چیزی نیست مادر اول راهشه...از بچه چند روزه چه انتظاری داری...کم کم وزن میگیره ان شا الله...
_بچم پوست و استخون فقط..
+ماتم نگیر سهیلا جنبه مادر شدن داشته باش یکم...بچه تازه چند روزشه تو وا دادی مادر؟
برداشت دوم:
(مادر با بشقاب غذا دور حیاط خانه در حال دویدن پی کودک است)
_وایسا پدر صلواتی بیا این غذا رو بخور...تو من و دق دادی با این غذا خوردنت...بگیرمت دست و پاتو میگیرم غذا رو میکنم تو دهنت
+چه خبره سهیلا؟
_مگه نمیبینی ولد چموش رو خاله, اصلا لب به غذا نمیزنه...شده پوشت و استخون..همه فکر میکنن من نمیرسم به این بچه اینجور شده...
+سخت نگیر خاله جان..بچست دیگه..هر وقت گشنش بشه خودش میاد میخوره..الکی حرص جوش نخور..
_نه خاله جان اینجوری نمیشه...وایسا محمد وایسا بیا غذات رو بخور..با توام بچه...
برداشت سوم:
_مامان من دارم میرم الان بچه ها شروع کنن..
+مادر پنج دقیقه صبر کن غذا حاضر میشه بخور بعد برو..
_نه مامان باید برم دیر میشه...یه چیزی میخورم حالا..گشنم نیست
+چی چی یه چیزی میخورم..هی هر روز هر روز اینجوری میزنی بیرون..یه نگاه به خودت بنداز شدی پوست و استخون..
_نه مادر من چرا شلوغش میکنی نگاه کن..هیکل ورزشکاریه..
+اره جون مادرت..وایمیسی غذا رو میخوری بعد میری
_ماماااان
+مامان بی مامان!
برداشت چهارم:
_حاج خانوم حالتون خوبه؟ سابقه بیماری قلبی و عصبی ندارید؟
+نه بریم
_اگر قرص داشتید مصرف کردید..
+خوردم بریم
_حاج خانوم, حاج اقا خیلی سفارش کردن که شما تو شرایط خوب روحی باشید که ببریمتون و الا...
+منو ببرید حالم خوبه میخوام ببینمش...
_چشم...
(داخل اتاق میشوند...روی میز چارچه سفیدی قدر یک چفیه پهن است با پارچه ی دیگری که روی آن را پوشانده)
_حاج خانوم حالتون خوبه..اگر بده برمیگردیم...
+خوبم..شما برو..
(دست میاندازد پارچه را کنار میزند...چند استخوان روی هم با پوسته لباس ها)
+این همه برات نامه دادم حواست به خودت باشه و به خودت برس این بود جوابش مادر؟
شدی پوست و استخون که فدات شم...
پ ن:
این پیام این وقت شبی مارا به هم ریخت...
پ ن:
مادر ها همیشه نگرانند...
پ ن:
#مادر_شهید
با دیدن عکس چیزی که به ذهنم رسید این بود:
"همیشه چشم به راه قدم های فرزندش بود
نشانه ای استخوانی در کمان عصبش تیر می کشید
تا که روزی پسر از خط مقدمِ محور سعادت آمد و او را با خود اردوگاه آرزو ها برد..."