مکالمات فاطمه و یوسف با محمد1
یوسف گفت:
پدر چرا جاده های دور از خدا همیشه شلوغ تر است؟
محمد گفت:
برای اینکه جاده های دور از خدا پر رنگ و لعاب تر است یوسف, دار و درخت دارد رودخانه ای برای آبتنی هوایی خنک, جاده های دور از خدا زود پا بندت میکند..
یوسف گفت:
یعنی اگر از جاده خدا برویم همه اش کویر است و خشکی پدر؟
محمد گفت:
همه ی همه اش نه یوسف کویر هم زیبایی های خودش را دارد, شبهای پر ستاره سکوت و تنهایی اما جاده های خدا همه اش راحتی نیست, زیبایی دارد اما نه آن زیبایی تکراری, زیباییش با رسیدن به هدف نمایان میشود, بیشتر ما هر چیزی را بدون سختی میخواهیم حال آنکه بهای رسیدن به خدا زیاد است, باید دست و دلباز بود.
یوسف گفت:
پدر کی میرویم کویر؟ میخواهم خدا را ببینم!
محمد گفت:
کویر میرویم یوسف اما نه برای دیدن خدا برای دیدن نشانه های خدا, نشانه های خدا را که دیدم خداراهم میبینم.
#مکالمات_یوسف_و_فاطمه_با_محمد
آزادی
اسفند 94
پ ن:
کلی حرف نگفته با فاطمه و یوسف هست,پیش از آنکه بیایند.
بنظرم اوج همین جا بود...خیلی خوب بود این مقایسه...هم رنج داشت هم زیبایی و آرامش...