هر دو صورتش،یک چیز رو به یادم میاره و اونم اینه که،از جایی که همه خوبان عالم هستند،جا موندم...بزمی که نیستم...گعده ای که ندارم...پروازی که بلد نیستم...پایی که لنگ ست...جایی که باید باشم و نیستم...
یاد قافله ی جناب زهیر میوفتم..هر جا که حسین بن علی بود،او،نبود...عقبتر یا جلوتر،اینجا و اونجا،اتراق یا درحال حرکت،فرقی نمیکرد...جایی که باید می بود،نبود....
پاسخ:
نبود...
بازخورد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.