میشه نگـاهم کنی؟
سه شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۶ ب.ظ
+اونجوری نگاه نکن..
_(نگاه)
+میشه خواهش کنم اونطوری نگاه نکنی؟
_نگاهم خیلی اذیتت میکنه؟
+پدرم رو درمیاره نگاه نکن
_(سکوت)
+باور کن زندگی اونقدرهاهم تلخ نیست جواد..نچشیدیش..شیرینه! میفهمی شیرین!
_بپا شیرینیش دلتو نزنه..
+باور کن توهم اگه میچشیدی الان کنار من بودی! نه تو قاب..
_رو پشت بوم خونه بابا کفتر داشتیم..اوایلش هرچی کفتر میگرفتم میپرید و جلد نمیشد, بابا گفت بهشون برس به جای یک وعده روزی سه وعده دون بده, منم میدادم, بعد یک ماه کفترا دیگه نای پریدن نداشتن, زیاد دون خوردی علیرضا..باید به قدر حیات میخوردی..
بهشت زهرا
آبان94
پ ن:
هرگاه حس کردید زندگی خیلی راحت و روی روال پیش میرود کمی بترسید البته برای کسانی که فکر میکنند انقلابی زندگی میکنند.
پ ن:
انقلاب چاله زیاد دارد و بیل زن کم
پ ن:
#قاب_ماندگار
۹۵/۰۴/۰۱
من متوجه نشدم
منظورتون از دون خوردن دقیقا غذا بود یا نه استفاده از وسایل رفاهی؟