دشمن با شرف...
این حرف شاید خیلی غیر معمول باشد
ولی من آن توده ای که هم زمان سلطنت کشته شد و هم زمان انقلاب اسلامی
و در هر دو دوره فارغ از حق یا ناحق بودن عقایدش مبارزه کرد را دوست دارم
او می توانست بعد پیروزی انقلاب حالا که حزبش به اهداف خود در این نظام سیاسی هم نرسید با دستمایه قرار دادن حکومت قبل و شوراندن مردم
ضد حکومت فعلی، فضا و موقعیتی برای رسیدن به اهداف خود درست کند
اما او شرافتش را به لکه دار شدن مرام و منش انقلابیش نفروخت، تاکید میکنم فارغ از معیار های حق بودن یا نبودن عقایدش.
و از آن دشمن بی شرف و غیرتی که اگر لیبرال مسلک باشد برای دشمنی با انقلاب اسلامی به قلاب سلطنت چنگ بزند و یا اگر سلطنت طلب باشد از آب گل آلود دموکراسی احزاب برای رسیدن به اهداف خود ماهی بگیرد، متنفرم.
به نظرم
دشمن اگر هم قرار باشد دشمن باشد باید شرافت عقاید خود را حفظ کند
اگر لیبرال است با مسلک لیبرالی
و اگر سلطنت طلب است با مسلک سلطنت معابی
و یا اگر هر تفکر دیگری است با مرام تفکر خودش دشمنی کند
کاریکاتور آنجایی شکل میگیرد
که این ها دست به دست هم دهند!
پ ن:
یک انقلابی با معیار های انقلاب اسلامی نیز باید همین گونه باشد، حتی اگر پای برخی تفکرات انقلابی سال پنجاه و هفتش این روزها در جمهوری اسلامی فحش بخورد، او حق ندارد سکوت کند حتی اگر جمهوری اسلامی حالا دیگر بیش از سی سال از تحققش گذشته باشد.
پ ن:
#قاب_ماندگار
عکس شهید دلنشین بود و سبیل هایش یک دفعه من را یاد مطلب بالا انداخت.
پ ن:
انقلاب هیچ گاه تمام نمی شود مخصوصا اگر (انقلاب اسلامی) باشد.