icon
دقیقا چه میجویی؟... :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

دقیقا چه میجویی؟...

پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۶، ۰۶:۵۰ ب.ظ






(داخل رینگی بچه های شیفت صبح بعد از خوردن نهار دراز شده اند و چرت میزنند، ظهیر جلوی در می آید و چند بار محکم به درب رینگی میزند)

+خادما پاشن، زائرا دارن میان تو یادمان ، بپاشید ببینم

(به جز دو سه نفر کسی بلند نمی شود، فقط از این پهلو به آن پهلو میشوند، ظهیر دوباره به درب میزند و این بار لحنش را عوض میکند)

+با عرض معذرت، زائرین محترم بیدار شن، خادما دارن میان تو یادمان (با این جمله ظهیر رینگی از خنده منفجر میشود و بچه ها یکی یکی از جا بلند میشوند و لباس ها را مرتب میکنند

اسفندی سراغ جایگاه اسفند میرود، از انبار، ذغال ها را برمیدارد و اسفندها را چند مشت توی جیبش میریزد، تکه کارتون را هم برای باد زدن برمیدارد

مسئول قرآن گرفتن هم با تشریفات خودش قرآن را از روی میز برمیدارد و راه می افتد و ..)

+کرییییمممم پاشو...کرررریییم تو مسلمون نیستی لامصب پاشوووو

_والا مسلمونم بلا مسلمونم به خدا اگر گبرم بودم نباید اینجوری ازم بیگاری میکشیدی ظهییر

+پاشو کریم لش کردی تو رینگی، پاشو این بوقیا باز چنتاش به مشکل خورده، تکون بده زائرا اومدن تو یادمان، کانال هنوز صوتش راه نیفتاده

_نامسلمون از دیشب تا ساعت ده صبح داشتم اون موتور برق بی صاحاب رو تعمیر میکردم الان ساعت یک بعد از ظهرِ بزار یکم بخوابم خو!

+پاشو قمپز نیا بابا، مهندس مهندس بستیم به خیکت باورت شده ها پاشو صوت رو هواس!

_بابا چی چیه این صوت، پدرمون رو درآوردی پنج سال آزگاره اینو بیست چهاری گوش دادیم، اصلا من میرم ورودی کانال براشون میخونم

(بعد صدایش را عوض میکند و بلند میشود روی دو زانو مینشیند با چهره ای که مثلا حس گرفته)

_لااااا لالالالالا لاااااا لا...چه میجویی عشق! همینجاست (با دستش زمین را نشان میدهد) چه میجویی انسان؟ همینجاست! (با دست به خودش اشاره میکند) همه تاریخ اینجا حاضر است بدر و حنین و عاشورا اینجاست و شاید آن یار (بغض)، او هم اینجا باشد

(وقتی کریم به این قسمت میرسد ناخودآگاه زیر گریه میزند و سرش را روی زانوهایش خم میکند)

+خاک بر سرت کنن اینقدر دلت پاکه!

(ظهیر خنده کننان سر کریم را میبوسد و بعد سوار بر ترک موتور سراغ بلندگوهای بوقی یادمان میروند)

+وصصل شدد؟

_نهه صبر کننن!

(چند سیم را به هم‌ میپیچاند و بعد یک دفعه صدا با خش قطع و وصل میشود و تکه اول صوت پخش میشود)

+درست شد؟؟

_آخراشه بزار...آع آه..حله.. بگو دوباره پخش کنه

(بچه های اتاق صوت دوباره صوت کانال را پخش میکنند و این بار صدا در کل کانال پخش میشود، کریم بالای نردبان به یادمان نگاه میکند که پر زائر شده)







پ ن:

به یاد دوران زندگی در فتح المبین که کوتاه بود اما پر برکت
پ ن:

یکبار به محمد حسن گفتم، این صوت رو چندبار پخش میکنید حفظ شدیم به خدا! چیز جدید بزاریم گفت خب شروع کن بخون ببینم، اولش را خواندم باقیش یادم رفت،گفت اینقدر گوش بده تا حفظ شی، هنوز حفظ نشدم

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۲۱
مسیح

نظرات (۷)

همیشه دم بستن کانالها میرسیدیم فتح المبین . سوت و کور بود
ولی بدرقه طلائیه یک چیز دیگه ست
پاسخ:
ما وطنمون فتح المبین بود، برای همین همه جورش برامون خاطره بود
ولی خب طلاییه و شلمچه و اینها جاهای لاکچری جنوبند
همه باهاشون خاطره دارند و حال خوب
خوش به سعادت همه اونهایی که خادمی رو تجربه کردم
من که لایق نبودم
از درجه حال خوب کنی خین در جایگاه اوله برام
پاسخ:
ان شا الله توفیق زیارت رو از دست ندید، اون مهم تر هست

نهر خین کم رفتم ولی اونجاهم خوب هست
هعی،راهیان...
داغ دلمون تازه شد :(

پاسخ:
بله 
زنده میشه
:D
یااااادش بخیر...
البته هیچوقت فتح المبین نبودم
۲۲ دی ۹۶ ، ۰۱:۲۵ خانم الفــــ
خاک بر سرت کنن اینقدر دلت پاکه..
چقدر این خوب بود....شوخی بود,جدی بود,غم داشت,خنده داشت,غبطه داشت,محبت داشت..
از اولش,اصلا معلوم نبود یهو اینقدر جدی بشه اینجا,کل فضا و حس و حال و همه اونچه نشون میده چرا بعضی آدما توفیق خدمت بهشون میدن,جمع شد اینجا.

ان شالله همیشه لحظات ناب داشته باشید و همیشه و هر لحظه خادمی کنید
پاسخ:
ممنونم
لطف دارید
خیلی وقته سعادت بهشت زهرا رفتن رو هم ندارم
جنوب به عنوان زائر رو هم چندین وقت نرفتم
از عمر خادمی که دیگه چند سال میگذره


ببخشید پاراگراف وسط رو متوجه نشدم
کجا؟
۲۳ دی ۹۶ ، ۱۲:۵۰ خانم الفــــ
ببخشید،منظورم این بود که همون یک خط نشون میده چرا بعضی ها برای خادمی انتخاب میشن.جمع شد اینجا،اشتباه تایپی داشت،منظورم،جمع شدنشون برای خادمی و "اونجا" بود 

+خادمی فقط منحصر به یک جا نیست..ان شاءالله تک تک قدمهاتون در جهت براوردن خواسته های امام عصر باشه
پاسخ:
خواهش میکنم
بله خادمای قدیم راهیان ادم های عجیبی بودن...

+هر جوره حساب کنم باختم :)
ولی ان شا الله
۲۳ دی ۹۶ ، ۱۶:۳۸ خانم الفــــ
ان شالله جبران کنید.همینکه میدونید چیزهایی ازدست دادید,مقدمه ی به دست آوردنشونه..گاهی اصلا نمیفهمیم «چی» نداریم..
ان شالله
پاسخ:
ان شا الله..

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی