یک تا پنجی ها...
برای دیدن این دانه های سفید شادی آور
ما رزقمان مثل بالاشهر نشین ها نبود
همان مناطق یک تا پنج معروف را میگویم
مثل آن ها نبود
زمستان که میشد از روز اولش تا شب آخرش مثل دیوانه ها چشم میدوختیم به آسمان که کی برف ببارد
هر از چند گاهی که سامانه ی بارشی مسیرش را گم می کرد و در راه می ماند و روی آسمان ما می آمد
یک دفعه آن موسیقی های دهه هفتادی را میدیدم با یک نمای لانگ از یکی از استدیو های جام جم کوفتی
که مثل سیبری برف می آمد
و مجری که سعی میکرد این صبح دل انگیز را به ما تقدیم کند
ماهم با یک جفتک میپریدیم پشت شیشه و انتظار داشتیم وقتی پرده را کنار میزدیم حیاط و خیابان را سفید پوش ببینیم
ولی رنگ خیابان های ما برخلاف جام جم و یک تا پنجی ها سیاه بود، حتی گاهی سیاه تر از روزهای قبل تا حرصمان را در بیاورد.
بعد دست از پا دراز تر برمیگشتیم سر سفره صبحانه و مایوسانه آنقدر لیوان چای شیرین را هم میزدیم تا ته لیوان دربیاید و همزمان اخبار گو را میدیدیم که میگفت:
لازم است تاکید کنم یک تا پنج تعطیل است یا نه؟
شاید باورتان نشود ولی ما بیشتر از بارش برف از یخبندان تعطیل میشدیم یک جورهایی یعنی تعطیلیمان هم خیلی جذابیت نداشت و بر جنبه های قهری طبیعت دلالت داشت.
اما گاهی این سکه روی دیگر هم داشت
همانطور که دفتر و کتاب ها را پهن کرده بودیم توی حال و دمر میخوابیدیم و مشق های ناتمام را می نوشتیم
یک دفعه با صدای یک نفر که میگفت:
عه داره برف میاد
مثل فشنگ از جا بلند میشدیم و میرفتیم دم پنجره
و برف های کم رمق و بی رنگ را به زور، آن هم با خیره شدن به نور میدیدم و با اینکه می دانستیم خیال خامی بیش نیست برمیگشتیم و میگفتیم:
هورا فردا تعطیل میشه!
و بعد بزرگ تر ها که از دنده منطق بلند میشدند که نه برفی نیست و آب میشود و مشق هایت را بنویس و ..
مشق ها که تمام میشد میرفتیم برای خواب پتو را میکشیدیم روی سرمان و تخیل میکردیم که فردا همه خیابان سفید پوش میشود و مادر این بار که بالای سرمان می آید به جای:
بلند شو! دیر شد!
میگوید:
پاشو ببین چه برفی اومده!
و صبح همه آرزو ها محقق میشد.
پ ن:
ولی باز خیلی حس پیروز مندی نداشتم چون یک تا پنجی هاهم تعطیل میشدند و نشد یکبار آن ها تعطیل نشوند و فقط ما تعطیل شویم
پ ن:
شاید باورتان نشود ولی توی دلم به ماشین ها بد و بیراه میگفتم که چرا روی برف ها را می روند و چرا این همه اصرار است زود همه اش را پارو کنند
پ ن:
خلاصه #برف، مثل فلش مموریست
با خودش خیلی اطلاعات و خاطره دارد..