تعقیب غول بزرگ...
مشکل از جایی شروع شد
که ما فقط خرمشهر را آزاد کردیم
و باقی شهر ها را گذاشتیم بماند دستشان
میدانید که
انقلاب اسلامی هیچ وقت در مرامش نبود با یک دشمن بجنگد
یعنی برایش افت داشت
همیشه با چند دشمن همزمان میجنگید
اصلا ویژگی قهرمان های اسطوره ای این بود
آن سالها صدام شاید آسان ترین دشمنی بود که با او دست به یقه بودیم
یعنی اگر بخواهم بهتر بگویم
صدام لعنتی خیلی بد موقع آمد و گند زد به جنگ های دیگر ما
منافقین هم بودند، که حکم دشمن پوششی را داشتند
آمده بودند شهر را بهم بریزند تا لشکر ما به موقع پشت دروازه های دشمن اصلی نرسد
غول اصلی از دست لشکر ما فرار میکرد و سر راهش برای اینکه سرعت ما را بگیرد
میکشت و منفجر میکرد
تا به خود می آمدیم، عزادار یکی از فرمانده لشکر ها میشدیم
به هیچ کس نمی توانستیم اعتماد کنیم
ضربه ها را انگار از داخل لشکر میخوردیم
غول مرحله آخر همه جا آدم داشت
آدم های که پشتشان نماز میخواندیم
لشکر کم کم نفسش گرفته شد
بعضی بچه ها خسته از تعقیب و گریز غول بزرگ، ترجیح دادن به جنگ صدام بروند،دشمنی که معلوم و مشخص بود
غول بزرگ از ما فاصله گرفت و آرام در تمام ارکان سیستم خزید
مثل آفتاب پرستی که خودش را همرنگ محیط کند
ما میشناختیمش و سعی میکردیم او را به همه نشان دهیم ولی بقیه مثل ما نمیشناختندش
لشکر ما نمک گیر خاک های جبهه شد
و آن ها نیش خود را تا دسته در نخاع سیستم فرو کردند
غول بزرگ، حالا بخشی از سیستم شده بود
رییس جمهور و وزیر داشت
و ما را با چوب قانون و مصوبه میراند
ما فقط توانسته بودیم خرمشهر را آزاد کنیم
خرمشهر نماد زمین گیر شدن غول بود
غول هم تصمیم گرفت خرمشهر را به خاطر خاطرات بدش
برای همیشه همانطور نگه دارد
آینه دق ما
و نماد قدرت خودش
اینکه کسی جرات نکند فکری برای آزادسازی به سرش بزند
ما فقط رسیدیم خرمشهر را آزاد کنیم
اما کالک عملیات هنوز روی میز فرماندهی باز است
عملیاتی برای بیرون راندن غول بزرگ از سیستم
غولی که اگر احساس خطر کند
از تمام شهر برای خودش سپر دفاعی میسازد
کالک عملیات هنوز باز است...
پ ن:
کسی جرات دارد با غول بزرگ سرشاخ شود؟
پ ن:
کارشان، کاری نکردن است
هدفشان خلع سلاح
بی غیرت هایی که کشور را به نتانیاهو بفرما میزنند
ناموسشان را...
#خرمشهر