icon
خورده وصیت های یک مادر.. :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

خورده وصیت های یک مادر..

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۳۷ ب.ظ
بیش از یک ساعت
قربانی دعوا و مشکلات شخصی یک خانواده هستید
دعواها و مشکلاتی که ربطی به شما ندارد
تا اواسط فیلم اصلا نمیفهمید کی کی کیست*!
در هر نما فیلمبردار و کارگردان تلاش کردند تا از بیش ترین میزان سن موجود استفاده کنند
تنها عامل ادامه پیدا کردن فیلم اضافه کردن شخصیت هایی است که مدام در بی خبری محض شما وارد داستان میشوند
در واقع کارگردان از شخصیت هایش به مثابه ی هیزم برای گرم نگه داشتن فیلمش استفاده کرده
هر از چند گاهی یک هیزم درون آتش می اندازد که مخاطب یخ نکند

مرگ یک ماهی
تلاش برای پیچیده  کردن یک موقعیت خیلی عادی و معمولیست
و تلاش برای شک کردن
تا سر حد خنده ی حضار
هر دوسکانس یک سیگار دود شده
هر چند دقیقه یک فحش
و از همه مهم تر
ترسیم آدم هایی از که ما به ازی خارجیشان کم پیدا میشوند

مرگ یک ماهی
به سادگی مرگ یک ماهیست
که تا سر حد یک قتل از رمان آگاتاکیرستی پیچیده شده






پ ن:
روح الله حجازی کم زود برای تشویق فیلم ساخت
پ ن 1:
در بین دو فیلم (مرگ ماهی) و (گربه و ماهی) که هردو وجه اشتراکشان سرکار گذاشتن مخاطب و لفظ ماهیست
من با اختلاف سه گل، گربه و ماهی شهرام مکری که تلخ ترین تجربه فیلم دیدن من هست را انتخاب میکنم
پ ن 2:
بار خورد که یک فیلم دیدیم و الا ما کجا و سینما و جشنواره کجا!؟

نظرات (۱)

خورده وصیت های یک مادر،
مرگ ماهی،
جشنواره فجر!
ربطشون به هم را توضیح میدید؟!
پاسخ:
خورده وصیت های یک مادر برداشت من و تیتر من برای فیلمه شایدهم اسم پیشنهادی من
مرگ ماهی اثر روح الله حجازی یکی از فیلم های جشنوارست

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی