icon
بایگانی مهر ۱۳۹۲ :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است


راستش را بخواهی در زندگیم سر هیچ موضوعی مثل تو متعصب نیستم، اصلا به نظرم آدم وقتی عاشق میشود باید به عشقش تعصب داشته باشد. از آن دست تعصب ها که خارج از دایره عشاق به آن میگویند کورکورانه!

دوست ندارم هربار که به ملاقاتت می آیم دور و برت شلوغ باشد، یا دیگران زیاد با تو تنها باشند و خودت بهتر می دانی چه می گویم!

از اول قرار گذاشتیم من و تو برای هم باشیم، و تو قول دادی که اگر من بدترین هم بودم به پای این عشق بمانی و کس دیگری را نشان نکنی. نشود که تا چشم زیبایت به چند خوب تر افتاد سریع از چشمت بیفتیم!

نشود که فردا روزی نامه ای بفرستی و بگویی: من و تو به درد یکدیگر نمی خوریم.

نشود که یک دفعه بزنی زیر همه چیز و راهم ندهی به دیارت.

نشود که .....


خلاصه اش را بگویم که من از آن دست عاشق ها نیستم که اگر بروی بنشینم و گل پرپر کنم و بگویم، خب عیبی ندارد و به درد هم نمی خوردیم و این حرفها! اگر بگویی نه و یک دفعه بزنی زیر همه چیز می آیم بیرون و شهر را به هم میریزم.

اصلا میدانی عقد این عشق کجا بسته شد؟ آن موقعی که خمپاره اولین بوسه اش را به زمین و زد و تو را با خود برد!

و حالا تا خمپاره دوباره با زمین آشتی نکند و بوسه ای به آن نزند و من را هم با خود نبرد، این عشق اینجا تمام به شو نیست!



عرفه نوشت:

می دانی! در عرفه اگر بخواهی پیدا شوی، باید گم شوی.
چند روز دیگر مهمان تو ام! بساط گم شدنم را مهیا کن، میخواهم تو را پیدا کنم.






پ ن 1: برای مراسم عرفه و تجدید دیدار با یار (که در سطور بالا از آن یاد شد) راهی جنوب و مناطق جنگی هستیم، اگر ذهن فراموش کار یاری کرد دوستان را یاد میکنیم!

پ ن 2: آن عکسی که بالا در اول متن میبینید توسط نگارنده متن گرفته شده، به نوعی ((فتو بای خودم)) میباشد، همچین هنرمندی هستیم ما! در پایین آدرس دیگر عکسهای اینجانب را هم میدهیم که اگر خواستید سری به آن بزنید :

http://negarkhaneh.ir/~VEJDAN

پ ن 3: لعنت به فتنه و فتنه گر و ستون تو خالی!


۱۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۲ ، ۲۲:۱۵
مسیح

//bayanbox.ir/id/5856429391700060169?view



کلیپ نرمش قهرمانانه!



در مسائلى که با سرنوشت کشور ارتباط پیدا میکند، حتماً تحلیل و موضع داشته باشید.

بیانیه‌ى تهران مسئله‌ى مهمى بود؛ تحلیل شما از بیانیه‌ى تهران چیست؟ موضعتان چیست؟ موافقید؟ مخالفید؟ قطعنامه‌ى 1929 شوراى امنیت علیه جمهورى اسلامى صادر شده، یا تحریمهاى یکجانبه‌ى آمریکا و اروپا علیه ایران شکل گرفته؛ تحلیل شما از این قضیه چیست؟ این قضیه‌ى کوچکى نیست. موضعتان چیست؟ ایران چه کار کند؟ چون اخم میکنند، تحریم میکنند، دندان نشان میدهند، دستهایمان را بالا ببریم؟ حالا یک قدرى کوتاه بیائیم؟ تحلیلتان این است؟ در داخل کشور ما مجموعه‌هاى سیاسى‌اى هستند که تحلیلشان این است؛ میگویند وقتى که طرف خیلى چهره‌ى سگى از خودش نشان میدهد، شما عقب بنشینید! خوب، شما این را قبول دارید؟ عقب بنشینیم؟ یا نه؛ معتقدید که هر گونه عقب‌نشینى، طرف را تشجیع میکند. بمجردى که دیدند شما با اخم میترسید، میگویند آقا اخم کنید؛ علاج این آدم اخم است. بمجردى که دیدند تهدید به کتک یا خود کتک، شما را به عقب‌نشینى وادار میکنند، میگویند دو تا بیشتر بزن تا خوب از همه‌ى حرفهایش دست بردارد. طرف، اینجورى است. محاسبات دنیا این است.

(بیانات رهبری در دیدار با دانشجویان در یازدهمین روز ماه مبارک رمضان (1385/05/31))


در یک رقابت کشتی، گاهی کشتی گیر در حین گلاویز شدن با رقیبش برای پیدا کردن راهی به پای او و یا پشت او به حریفش میدان می دهد،برای مثال گاردش را باز میکند تا حرف اقدام به زیر گیری کند و وقتی حریف به بهانه ی زیر گیری به پا یورش برد، او با یک حرکت سریع به پشت حریفش میرسد و او را خاک میکند.

وقتی حریف را در خاک گیر آورد حالا میدان، میدان اوست و اوست که صاحب ابتکار عمل است!

در یک مسابقه فوتبال هم همینطور، گاهی یک تیم برای رسیدن به دروازه رقیبش دست به تاکتیکی میزند و آن هم این است که زمین را در اختیار حریف قرار میدهد که صاحب توپ شود! آرام آرام به دروازه نزدیک شود و تمرکزش را برای رسیدن به گل بگذارد، در همین حین با یک توپ گیری و در جریان یک ضد حمله، تیم مورد نظر به دروازه حریفی می رسد که حالا دفاعش خالی شده، و فضا برای گل زنی مهیاست!

یا در جریان یک نبرد، فرمانده گاهی برای پیروزی مقداری از زمین خود را در اختیار دشمن میگذارد و اجازه پیشروی را به او می دهد و بعد با استفاده از اصل غافلگیری با یک حمله برق آسا نیروهای دشمن را که انتظار چنین حمله ای را نداشتند تار و مار میکند!

در تمامی نمونه های بالا نرمشی اتفاق افتاده، نرمشی مدبرانه، آگاهانه و هوشمندانه!

حالا بیاید تصور کنیم آن کشتی گیر بعد از باز کردن گاردش در مقابل حرف و اقدام حریف برای زیر گیری، نتواند به پشت حریف برسد و اسیر زیرگیری او شود. چه اتفاقی می افتد؟

یا آن تیم فوتبال بعد از فضا دادن به حریف برای رسیدن به دروازه خودش، نتواند توپ را پس بگیرد و حمله کند. در آن صورت چه اتفاقی می افتد؟

و یا حتی آن ارتش بعد از زمین دادن به دشمن تنواند به موقع عمل کند و به دشمن حمله ور شود. آن موقع چه؟

همان نرمشی که میتوانست مقدمات پیروزی و سربلندی را فراهم کند این بار مایع شکست و سرخوردگی میشود!


القصه!

نرمش قهرمانانه نیازمند هوشیاری و وقت شناسیست! هرجایی نمی شود نرمش قهرمانانه کرد. و اساسا هر نرمشی هم قهرمانانه نیست!  آگاهی درست و درک دقیق نسبت به این امر برای به کار بستنش الزامی است. درست مثل ورزش کردن است، اگر شما بلد نباشی که چطور باید ورزش کنی و یا چه مقدار و با چه فشاری آن را انجام دهی نه تنها باعث تندرستی تو نمی شود بلکه ممکن است باعث کوفتگی شدید هم بشود!


و در آخر:

جناب آقای روحانی و عزیزان ساکن در دستگاه دیپلماسی دولت ایشان، با توجه به توضیحات بالا جواب دهید.

آیا نرمش اخیر شما قهرمانانه بود؟





پ ن 1: سیاسی بود!

پ ن 2: این روزها همه ولایت مدار شده اند!

پ ن 3: یک روزی بود که سران فتنه سوراخ موش را به قیمت پنت هوس برج میلاد خریداری میکردند، حالا کارشان به جایی رسیده در روزنامه ها پیام تبریک و بعضا رهنمود ارئه میدهند! آقای روحانی لطفا رسیدگی شود!

پ ن 4: التماس دعا!

۱۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۲:۰۸
مسیح