در یمنی پیش منی...
شنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۴۸ ب.ظ
وا گویه های یک عدد انسان پررو:
حس همان بچه ای را پیدا کردم که اگر اشتباه نکنم در یکی از قسمت های روایت فتح به زور و با کلام و وعده و وعید میخواهند از اتوبوس اعزام پایینش ببرند
او هم هی داد میزند که آقا بگذارید بروم
آن ها هم میگویند آقا هنوز مانده
تا بزرگ بشوی و سبیل دربیاوری و آرام آرام آموزش ببینی و ...
او هم داد بزند:
بابا تا آن موقع که جنگ تمام میشود
تورو خدا بگذارید من هم بروم!!
پ ن:
چال و چوله های راه پر شود
مسیر هموار میشود
اگر پر نشود
همه مسیر میشود دست انداز و تکان و ضربه
۹۴/۰۱/۰۸