یس...
_سلام حاج خانوم
+بسم الله
الرحمان...
_چرا تنها
نشستی مادر؟
+یس والقران...
_یک مادری تو
سن شما چرا تنها باید بیاد اینجا؟
+انک لمن
مرسلین...
_پسر نداری
این موقع ها عصای دست باشه؟
+تنزیل
العزیز الرحیم...
_پسر داشته
باشی و نیومده باشه با شما که دیگه حاشا به غیرتش!
+لقد الحق
القول علی...
_واقعا آدم
پسر بزرگ کنه و...
+لا اله الا
الله...اگر گذاشتی یک سوره بخونم..خسته نمیشی اینقدر منو اذیت میکنی!
_ای قربون
عصبانی شدنت برم من! یک هفتس منتظرم بیای عصبانی شی برام, اگر یکی هم زیر گوشم
بزنی دیگه عالی میشه!
+اگر دستم
بهت میرسید میدونستم چیکار کنم باهات
_قربون دستات
بشم که پینه بسته...صدبار گفتم تو این سرما آب نریز رو این سنگ
+بی خود,اون
موقش هم نمی ذاشتم از زیر لیفم فرار کنی...
_آخ مامان
دلم لک زده برا اون روزا...
+پس کی منم
میبری؟
_قربونت برم
من, دنبال کاراتم, شما هم تحمل کن مثل بابا...
+دیگه سخت
شده, توان ندارم,کل هفته رو میخوابم که نا داشته باشم پنجشنبه رو بیام پیشت, خونه
هم که بدون شما دوتا صفا نداره...
_دنبال
کاراتم مامان جون, تو نمیرم تا شما نیای...حالا واقعا این پسر بی غیرتت کجاس کمکت
کنه!
+بر شیطون
لعنت برو تا بلند نشدم...
پ ن:
در دوره ای زیست میکنیم که گاه باید ذره ذره آب شویم تا
تجربه بعضی ها باشیم.
زیبا بود
ممنون