پشتیبان دختر ها...
_حنانه! مادر...بیا پیش من...
+چه شده مادررر!
_بیا میخواهم رازی برایت بگویم..
+راز؟؟
_آری...راز بیا مادر
(دختر کوچک دست از بازی میکشد دوان دوان خود را به درون بغل مادر می اندازد و مادر همینطور که او را در آغوش گرفته و موهایش را نوازش میکند,شروع به صحبت میکند)
_میدانی حنانه..حالا که بزرگ شدی و برای خودت خانومی شده ای..میخواهم این راز را برایت باز گو کنم..
+مادر راز؟؟
_آری حنانه..راز!
+همانی که خیلی مهم است و نباید به کسی گفت؟؟
_آری...
+پس چرا شما میخواهید آن را به من بگویید؟
_هر رازی صاحبی دارد و مدتی برای پنهان شدن..تو صاحب این راز هستی و حالا وقت آن شده تا راز را بدانی..
+مادر...زود راز را بگو...لطفا...خواهش میکنم!
_ببین حنانه...خیلی سال پیش..وقتی هنوز به دنیا نیامده بودی..دختر بچه ها همبازی های کمی داشتند..و گاهی حتی حق بازی کردن هم نداشتند..
+یعنی هیچ دختری نبود تا با او بازی کند؟ خانه بازی....دویدن....
_نه حنانه...نبود...اگر هم بود خیلی کم بود...آن زمان پدر و مادرها خیلی دوست نداشتند دختر داشته باشند...
+دوست نداشتند؟؟ چرا؟؟ یعنی مادرها دوست نداشتند موهای دختران خود را ببافند...برایشان قصه بگویند؟ پدرها دوست نداشتند وقتی خانه می آیند کسی پشتشان را بمالد؟؟
(مادر حنانه را محکم در آغوشش فشار میدهد و سرش را میبوسد و با لبخند غم انگیری میگوید)
_نه مادر...دوست نداشتند...بعضی ها هم که دوست داشتند مجبور بودند...
+مجبور؟ مجبور به چه مادر؟
_مجبور به....مجبور به....
+مادر...آنها با دخترهایشان چه میکردند؟؟
_دختر ها خیلی عمرشان به دنیا نبود حنانه...
+چرا مادر؟؟ مگر چه اتفاقی می افتاد؟؟
_این هم راضی است که باید زمانش فرا برسد تا برایت بازگو کنم..
_مادر..؟
+جان مادر؟
_پس چرا من الان هستم و همبازی های زیادی دارم؟؟ ساره...آسیه...و ..
+راز دقیقا همین است دخترم..
_مادر بگووو...بگووو
+یک مرد مهربان دنیای ما را تغییر داد...
_یعنی چه مادر؟
+مردی آمد که دختر را رحمت میدانست و ....
(صدای برهم زدن کلون در به گوش میرسد)
_چه کسی پشت در است؟؟
#درب را باز کن ناریه پیامبر خدا امروز میهمان سفره ماست..درب را باز کن...
_خدایا شکرت...جانم به فدای رسول خدا..آمدم!
حنانه آن رازی که میخواستم برایت بازگو کنم امروز میهمان خانه ماست!
پ ن:
عید شما مبارک...
پ ن:
چگونه یک مرد دنیا را بهم میریزد؟
پ ن:
اگر من بودم پیشنهاد میدادم در این روز دختران برای بدست اوردن پشتیبانی این چنین بزرگ برای خود جشن بگیرند
پشتیبانی که جایگاه زن را به درجه اعلای خود رساند و دخترش را مادر پدر نامید