icon
پلیور ورداشتی؟... :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

پلیور ورداشتی؟...

جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۲۲ ب.ظ


(در حالی که کیف را وارسی میکند)

_لباس گرم ورداشتی مادر؟

(با نگرانی این سمت و آن سمت را نگاه میکند و عجله دارد)

+بله ورداشتم

_کلاه چی؟ کلاه ور داشتی؟

+بله مااادر ورداشتم

_یکمم برات تنقلات گذاشتم نگه دار اونجا رسیدی بخور, شنیدم هیچی نمیدن اونجا بهتون

+مادر اسیری که نمیبرن, غذا میدن!

_یه چیزایی میگی مادر, یه برگ نون خشک و یه کنسرو تاریخ گذشته غذاست؟؟

+سفر نمیرم که! جنگه جنگ!

_خب حالا اینقدر جنگ جنگ نکن دلم ریخت

(دوباره کیف را وارسی میکند)

_این پلیور آبی که برات دوختم کو؟ دیشب تو ساکت گذاشتم"

+اضافی مادر بارم سنگینه, پلیور آبی نمیتونم بپوشم اونجا, گذاشتمش خونه

_بیخود کردی گذاشتی خونه! خوبه حالا اون قهوه ای رو اوردم باخودم

(دست میکند و از کیسه همراهش پولیور تا شده را در می آورد)

+وااای مامان..چرا اینطوری میکنی؟ به خدا میخندن بهم..من دارم میرم جنگ..اردو نمیرم!

_این چیزا ربطی به جنگ نداره, بری اونجا سرما بزنه سینه پهلوت کنه میتونی بری بجنگی؟

+من نوکرتم بده من بزارم تو ساک, دیر شد به خدا, اتوبوس رفت...

(پلیور را درون ساک میگذارد در همین بین عکاس آن هارا صدا میکند)

#آقایون برمیگردید سمت دوربین یک عکس دست جمعی بگیرم ازتون؟

+حتما..مادر دوربین رو نگاه کن یک عکس این دمه آخری بگیریم..

_بیخود..من عکس دم آخری نمیگیرم میری برمیگردی..

+چشم بیا یه عکس یکی مونده به دم آخری بگیریم :)

_سکوت..

+مااماااان..نمیگیری بعدش حسرت میشه ها!

_ای خدا لالت کنه با این حرف زدنت..باشه بگیر آقا

+خوشگل بگیر رو طاقچه بشینه

#سه دو یک

چلیک





کیلومتر ها دور از محبوب

تهران

اسفند94





پ ن:

وقتی که حبس میشوی...

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۲۱
مسیح

نظرات (۴)

۲۱ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۳۸ خانم الفــــ
درد اونجاست که حبس نباشی ولی بال پرواز هم نداشته باشی..از بس سنگینی...

پی نوشت
پاسخ:
بله
هردوش سنگینه
۲۲ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۱۵ منور الفکر
عذاب اینجاست
ذره ذره فرو میشود در حلق زخمی ات
اصلا در نای تنگ و جان تنگ و دل تنگ...

وقتی...

دیر می شود
دیر می رسی...

+
آقا...آقا...ماشینایِ...
- دیر رسیدی جوون...
پاسخ:
دیر رسیدن سخت هست..
۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۳ حسین جمالی [اشک]
خدا به مادران شهدا اجر و صبر زینبی عطا بفرماد
۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۳۵ رهرو زینبی
فوق العاده بود...

قلمتون مستدام ان شاءالله...
پاسخ:
ممنون از شما

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی