icon
دستور زبان ما... :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

دستور زبان ما...

شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۴۷ ب.ظ

مردم

مردی

شهید شد..


باختم

باختی

برد..


رفتم

رفتی

ماند..







پ ن:

این دستور زبان ماست..

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۱۸
مسیح

نظرات (۷)

هعیییییییی
در زار زار صراطمان
در زار زار صراطتان
در قهقهه مستانهه شان
پاسخ:
...
کاش بتونیم دستور زبانمون رو عوض کنیم....

هعی
۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۳۴ خانم الفــــ
یا،
ماندم
ماندی
رفت....


هیچ وقت فکر نمیگردم صرف افعال اینقدر درد داشته باشد..
پاسخ:
دوستان یک جمله ای داشتن که این بود:
هرکس میخواهد بماند، با حسین برود..

حالا داستان هم همینه
ماندنی نیست

سید هم میگه:
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند
اما حقیقت این است که زمان ما را با خود برده است و این شهدا هستند که مانده اند
۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۱۷ خانم الفــــ
اینی که شما فرمودید خیلی عمیق و عالی بود...

برداشت من از ماندن و رفتن،همین،جاموندن های ظاهری از قافله ی عشق ه ...
پاسخ:
دل من هم همین رو میگه
ولی بستن دهنش
اون استدلال رو میگم...
۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۲۶ خانم الفــــ
هر دو صورتش،یک چیز رو  به یادم میاره و اونم اینه که،از جایی که همه خوبان عالم هستند،جا موندم...بزمی که نیستم...گعده ای که ندارم...پروازی که بلد نیستم...پایی که لنگ ست...جایی که باید باشم و نیستم...

یاد قافله ی جناب زهیر میوفتم..هر جا که حسین بن علی بود،او،نبود...عقبتر یا جلوتر،اینجا و اونجا،اتراق یا درحال حرکت،فرقی نمیکرد...جایی که باید می بود،نبود....
پاسخ:
نبود...

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی