icon
دانمارکی آب خورده... :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

دانمارکی آب خورده...

شنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۲۹ ب.ظ


یه زن تنها این وقت روز، زیر این بارون و سوز سرما چیکار میکنه

اینو تو ذهنم گفتم

نزدیک تر که شدم و اومدم از کنار دستش بگذرم

برگشت سمتم و گفت: بفرما مادر

پیرزنی بود

خیس آب ولی خوشحال 

نگاهم افتاد تو جعبه

شیرینی های دانمارکی آب خورده

آب یه گوشه ی جعبه شیرینی جمع شده

ولی چهرش خندون بود

دست کردم و شیرینی رو بلند کردم، نزدیک بود فرو بریزه

خندید و گفت: 

عوضش تازست

گفتم:

بله مادر! تاازه تااازه 

لبخند زد

گفتم مادر:

هوا دونفرستا

خندید و گفت:

ماهم دو نفریم، من و پسرم




پ ن:

#قاب_ماندگار

پ ن:

داستان واقعی نیست

اما خب حقیقته

.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۰۹
مسیح

نظرات (۲)

ما این عشق مادر و پسرها رو درک نکردیم..
پاسخ:
ان شا الله پسر دار میشید و درک می کنید 
مثل عشق پدرها و دخترهاست 
آه مادرها...
پاسخ:
...

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی