icon
پاگیر... :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

پاگیر...

يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۱۲ ق.ظ



(صفحه تلگرام، حروف در حال تایپ شدن، تیک خوردن پیام ها، صدای نوتفیکیشن)

+سلام چطوری؟

_سلام خوبم، تو خوبی؟

+خوبی تو که مشخصه ولی خوب بودن من دلیلی نداره

+عمود چندی الان؟

_ستون۴۲۳

(عکس سلفی خودش با ستون را میفرستد)

(عکس را میبیند)

+آخ یادش بخیر...

(عکس سلفی خودش و او را پای همان ستون میفرستد)

(عکس را میبیند)

_حالا سال دیگه تو میای پای همین ستون عکس تکی میگیری من حسرت میخورم

+نه، دعا میکنم هیچ‌ عکس دسته جمعیی تو این سفر تکی نشه

_چه عرفان بالایی، چه دعاهای خوبی..

(عکس یک چای عراقی در دستش را میفرستد)

(عکس را میبیند)

+اااششررببب شااااای زایررر

_ایرانی؟ لالا عععرراقی

+😂 تو روحت...

_خخ



(چند دقیقه بعد...)

+الان تو راه چی داری ‌گوش میدی؟

_(ترک را ارسال میکند)

+(ترک را پلی میکند: «آه ای ستاره ی دنباله دار من..» اشک هایش جاری میشود)

_چی شد داری لطمه میزنی؟😜

+اگه فایده داشت میزدم، الان ستون چندی؟

_ستون۴۵۰

(عکس ستون را میفرستد)

(عکس را میبیند)

+تکون بده به خودت، نیم ساعت بیستا ستون رفتی؟ خوب شد امسال نیستم باهات والا باز باید حرص می خوردم..

_آخه دلت میاد این همه سفره پهن باشه بعد تو رد احسان کنی؟

(عکس زولبیا های داخل سینی را میفرستد)

(عکس را میبیند)

+میترکی ممد رضا

_آدم میترکه هم برای ارباب بترکه!

+😂دلقک، برو یکم ستون رد کن


چند دقیقه بعد...

_یه خبر بد دارم یه خبر خوب، اول کدوم رو بگم؟🤔

+اول دومی رو بگو

_خبر خوب اینکه برای شام کباب ترکی دارم اونم‌ سه تا، براش نیم ساعت صف وایسادم😎

+خاااک بر سرررت، حیف وقتت نیست؟

_جمع کن خودتو حالا، یادش رفته اینقدر میخورد تا میمرد

+من؟ اصلا 🙄

_و اما خبر بد اینکه.. نوشابه ندارم😢

+الحمدلله، دلشاد شدم

_(شروع به ضبط کردن صدا میکند «صدای خش خش قدم ها و نوای مداحی ها و صدای زوار و دعوت موکب ها» ارسال میکند)

+جانم... دلم خواست عوضی...

(او هم شروع به ضبط صدا میکند «خانم دکتر کاظمی به بخش دو، خانم دکتر کاظمی، و صداهای رایج بیمارستان)

_خسته نباشی.. مادرت چطوره؟

+بهتره خداروشکر، خیلی یادش کن تو رو خدا

_په چی‌فکر کردی یاد تو‌میکنم؟! قدم قدم برای حاج خانوم میرم جلو

@هادی خسته نشدی مادر همش سرت اون توعه؟

+ممد رضاست قربونت برم از کربلا پیام میده

@عه به سلامتی، شرمنده مادر از کربلای امسال انداختمت

+کربلای امسال من شماییی ایشالا سال بعد باهم

(صداها آرام آرام محو میشود)




پ ن:

شدم رودی تو را

دریا به دریا جستجو کردم...

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۲۱
مسیح

نظرات (۵)

ان شاالله شفای عاجل همه مریض ها و برات کربلای همه مشتاقها
پاسخ:
الهی آمین
چه خوب بود...

۲۱ آبان ۹۶ ، ۱۶:۱۶ طلبه اُ منفی
بیچاره اون که حرم رو ندیده
بیچاره تر اون که دید کربلا رو...
گاهی باید اویس بود...غریب قریب

ماشاءالله به این پسر...حتما الان بوی بهشت میده! خوش به حال مادر همچین پسری...
پاسخ:
بله..
چه فضاسازی خوبی...
پاسخ:
ممنون

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی