icon
سارق لحظه ها... :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

سارق لحظه ها...

جمعه, ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۵۳ ب.ظ



عکسها یه لحظه از زندگی آدم رو میگیرند و برای همیشه پیش خودشون نگه میدارن

لحظه ای که بعد از صدای شاتر دوربین دیگه برای همیشه از ذهن تو حذف میشه و تو رو مجبور میکنه که هر وقت خواستی به اون لحظه فکر کنی بری و بگردی و اون عکس رو پیدا کنی تا پازل ذهنت رو تکمیل کنه.

این ها جملات احمد بود

تو سه سالی که کنار هم تو محور های مختلف میجنگیدیم حتی یک عکس هم ندارم که توش به دوربین نگاه کرده باشه

احمد همیشه گاوصندوق چشمهاش رو از جیب بری های لنز دوربین پنهان میکرد.

میخواست همیشه لحظات رو زندگی کنه

میگفت:

یک بار برای آخرین عکس با پدرم به لنز خیره شدم و بعد از اون دیگه نتونستم آخرین دیدار با پدرم رو که بعد از اون عکس مرد، به خاطر بیارم.

برای همین بود که تنها دارایی احمد تو اون سالها یه دست لباس خاکی بود و آخرین عکس با پدرش که همیشه توی جیبش بود چون دیگه نمی تونست آخرین لحظه پدرش رو به یاد بیاره الا با عکس.

اون روزها من سارق لحظه های بچه ها بودم

و این رو زمانی فهمیدم که بعد از جنگ

جز با عکس ها، دیگه نمی تونستم اون روزها رو تصور کنم

و هر عکسی رو که از دست میدادم اون لحظه رو هم برای همیشه به دست فراموشی میسپردم.






پ ن:

مثلا من یک عکاس جنگم که از احوالاتم میگویم.

پ ن:

عکس از @bahram.mohammadifard 

اگه هنوز صفحشون رو دنبال نکردید

فقط این رو بدونید که کلی حال خوب رو از دست دادید (در اینستا)

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۲۹
مسیح

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

بازخورد

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی