icon
محمد :: سیب زمینی

سیب زمینی

گاهی وقتها سیب زمین هم که باشی باید پخته باشی
سیب زمینی

سیب زمینی که دوست داشت سیب سرخ شود.

ما سینه زدیم
بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم
انها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم!!
از آخر مجلس
شهدا را چیدند...

هرچیزی قدیمیش بهتر است

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمد» ثبت شده است

در این چند روز باقی ماند به اکران (محمد) دعا میکنم که مجید مجیدی با خرج ها ملیاردی کمی بتواند به فیلم عقاد نزدیک شود

فیلم مصطفی عقاد با وجود تمام سادگی و بی آلایشیش و پرداخت به زمان نبوت پیامبر اکرم خیلی خوب از پس کار برآمده بود و در تمام لحظات فیلم روح رحمت اللعالمینی را جریان داده بود.

با پلان های بی نظری که شاید کمتر کسی دیگر بتواند آن پلان ها را به نمایش دربیاورد.

حالا مجید مجیدی برای اثرش با چند چالش روبروست:

یک پرداخت به کودکی پیامبر و بیم آن که بیشتر از رحمانیت پیامبر معصومیت کودکانه ای را تصویر کند

دو عدم تجربه مجید مجیدی در ساخت و کارگردانی آثار به اصطلاح بیگ پروداکشن

سه استفاده از مهره های خارجی هر چند اسم و رسم دار در مهم ترین نقاط کست(اعضای تهیه)فیلم.

یک فیلم بردار اروپایی که تا دیروز با مدیوم هالیوود فیلم میگرفته چطور میخواهد در کادر خودش این بار پرداختی را عرضه کند که رحمانیت در او بیشتر از بزرگی پروداکشن ها جلوه کند

و همینطور صدابردار و موسیقی و ...

چهار عدم نظارت صحیح در ساخت فیلم های فاخر و تاریخی این مرز و بوم که عموما دردسر ساز خواهد شد


مجیدی این بار پا در کارزاری گذاشته که پیشینیان او در جهان آثار کم نقصی در این وادی ارائه داده اند

مثل فیلم هایی که برای مسیح ع ساخته شده مثل فیلمی که مل گیبسون کارگردانی آن را به عهده داشت


باید دید مجیدی در ساخت اثر بیشتر مجذوب روح رحمت اللعالمینی پیامبر خواهد شد یا پروداکش های عظیم فیلم که تا به حال در ایران بی سابقه بوده.


باید دید...






پ ن:

در ایران عادت داریم که برای فیلم های پر هزینه دهان نقدمان را ببنیدیم چون خیلی پول برایش خرج کردیم و حیف است، امیدواریم برای این فیلم این اتفاق نیفتد

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۳
مسیح



احمد منتظری

_حاضر
سلیمان آقایی
_حاضر
مسعود فتوحی
_حاضر
جلال تسلیمی
_حاضر آقا
فرهاد صداقت جو
_هستیم آقا
محمد پیامی
_حاضر
علی سلطانی
_آقا مریضه گفت گواهی میگیره میاد
حبیب عرفانی
_حاضریم اقا
محمود نیک خو
_(سکوت)
محمود نیک خو!
_(سکوت)
این محمود کجاست؟ دیروزم نبود که
_آقا اجازه؟
بگو ببینم
_آقا میگفت میخوام برم جبهه (صدای خنده بچه ها)
سااکت, سااکتت, درست حرف بزن ببینم جلال, جبهه؟
_بله آقا
آقای ناطقی آقای ناطقی!(ناظم مدرسه)، یه تماس بگیرید با خانواده ى محمود نیک خو ببنید کجاست این بچه؟
....







پ ن:

بهشت زهرای تهران، قاب ماندگار

پ ن:
وقتش که برسد

 

۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۴
مسیح